دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketong) یا بازاریابی دیجیتال به معنای بازاریابی برای محصولات و خدمات در فضای مجازی و اینترنت، با استفاده از ابزارهای دیجیتال مانند، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو و غیره است. در این نوشتار از مجله هاست ایران قرار بر این خواهد بود که در مورد اینکه دیجیتال مارکتینگ چیست، انواع روش‌های بازاریابی دیجیتال، استراتژی‌ها و بسیاری دیگر از جنبه‌های آن توضیحاتی مطلوب ارائه شود.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال به بازاریابی محصولات و خدمات از طریق استفاده از فن‌آوری دیجیتال که اغلب اینترنت است، اشاره می‌کند. این برنامه شامل بهینهسازی موتور جستجو (SEO)، تبلیغات کلیکی (PPC) و تبلیغات رسانه‌های اجتماعی است.
اگر بازاریابی دیجیتال خوب انجام شود، به افزایش فروش کمک خواهد کرد و بسیار مقرون‌به‌صرفه است. پس بیایید به تکنیک‌های اصلی بازاریابی دیجیتال و اینکه چطور می‌توان از آنها برای ترویج کسب‌وکار خود استفاده کرد، نگاهی داشته باشیم.
انواع روش‌های دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ روش‌های گوناگونی دارد که بسته به هدف شرکت، بودجه ، جامعه مشتریان هدف و حتی منطقه جغرافیایی می‌تواند این روش‌ها از لحاظ بازدهی و بازگشت سرمایه متفاوت باشند. در کل مهم‌ترین روش‌های بازاریابی دیجیتال شامل فهرست موارد زیر هستند:
- سئو یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو
- تبلیغات کلیکی
- بازاریابی شبکههای اجتماعی
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی ویدیویی
- روابط عمومی آنلاین
- ایمیل مارکتینگ
- موبایل مارکتینگ
- و غیره
در ادامه با هرکدام یک از موارد گفته شده بالا آشنا خواهیم شد.
سئو چیست؟
بهینهسازی موتور جستجو (Search Engine Optimization) یا سئو یکی از اولین تکنیک‌های بازاریابی دیجیتال بوده و هنوز هم ابزار بسیار قدرتمندی است. هدف از سئو این است که کاربران مطمئن شوند، وب‌سایتشان به گونه‌ای بهینه شده که صفحات فروش اصلی آنها در بالای نتایج موتور جستجو قرار دارند.
به بیان ساده، اصول پیاده‌سازی SEO شامل شناسایی کلمات کلیدی است که مشتریان احتمالی‌تان برای جستجوی محصول یا خدماتی استفاده می‌کنند که ارائه می‌دهند و سپس ایجاد محتوا مبتنی بر کلمات کلیدی که در نتایج جستجو ظاهر می‌شوند. سپس افراد (مشتریان احتمالی) سایت را در نتایج جستجو مشاهده خواهند کرد و اگر بخواهند اقدام به خرید خدمات یا محصولات خواهند کرد.
واقعیت کمی پیچیده‌تر از آن است و چیزهایی مثل ساختار وب‌سایت، لینک سازی، بهینهسازی برای موبایل، تکنیکال سئو و بسیاری از موارد دیگر نیز وقتی نوبت به اجرای اصول سئو می‌رسد، مهم هستند.
چیز دیگری که باید به خاطر داشته باشید این است که کمی طول می‌کشد تا شما از پیاده‌سازی اصول SEO نتیجه بگیرید. در کل، سئو نوعی تکنیک دیجیتال مارکتینگ بلندمدت است و برای کسانی که به دنبال نتایج سریع و آنی هستند چندان مناسب نیست.
تبلیغات کلیکی چیست؟
تبلیغات کلیکی (PPC) یکی دیگر از شیوه‌های مهم دیجیتال مارکتینگ است. اگر صاحبان کسب‌وکار بخواهند از بازاریابی دیجیتال به سرعت نتیجه بگیرند، باید تبلیغات PPC را جدی بگیرند. همان‌طور که معنی آن از نام این روش پیداست، صاحبین کسب‌وکار به ازای هر کلیک بر تبلیغاتشان، مبلغی را به پلتفرمی که در آن تبلیغ قرار داده خواهد شد، پرداخت می‌کنند (بنابراین به ازای هر کلیک، آگهی بازدیدکننده‌ای را به وب‌سایت می‌فرستد).
یکی از محبوب‌ترین انواع تبلیغات PPC، گوگل ادوردز (Google AdWords) است که در آن صاحبین یک کسب‌وکار باید مبلغی را برای اینکه آگهی‌های تبلیغاتی آنها در ازای جستجوی کلمات کلیدی مدنظر در نتایج جستجوی گوگل نشان داده شود، پرداخت کنند.
پلتفرم‌های PPC رایج دیگر، شامل تبلیغات رسانه‌های اجتماعی (معمولاً فیس‌بوک و توییتر) و تبلیغات نمایشی (که در آن کسب‌وکار از نوعی سرویس آگهی برای نمایش تبلیغات خود در وب‌سایت‌های شخص ثالث استفاده می‌کند) هستند.
مقدار پولی که برای هر کلیک پرداخت می‌شود بسته به پلتفرم انجام دهنده تبلیغ، کلمات کلیدی مورد هدف قرار، سطح رقابت و غیره متفاوت است. هدف اصلی تبلیغات PPC تضمین این است که کسب‌وکاری که تبلیغ انجام می‌دهد از فروش حاصل از تبلیغات بیشتر از مقداری که برای خود تبلیغات هزینه می‌شود، درآمد داشته باشند.
یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های PPC این است که به سرعت نتیجه می‌دهد، پس یک کسب‌وکار برای دیدن نتایج و کسب سود لازم نیست انتظار زیادی بکشند. برای انجام تبلیغات کلیکی به عنوان یکی از روش‌های دیجیتال مارکتینگ، مؤسسات معتبر زیادی وجود دارند که می‌توانند به صورت اختصاصی آن را انجام دهند.
ممکن است که برای کاربران این سوال مطرح شود که SEO یا PPC کدام یکی بهتر است که برای دریافت پاسخ این سوال می‌توانند مقاله مقایسه SEO و PPC را بخوانند.
بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟
بازاریابی شبکههای اجتماعی در دنیای دیجیتال مارکتینگ به استفاده از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ یک برند، محصول یا خدمات اشاره دارد. این شامل ایجاد و به اشتراک‌گذاری محتوا در شبکههای رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و سایرین با هدف تعامل با مخاطبان هدف، ایجاد آگاهی از برند، هدایت ترافیک و در نهایت تبدیل سرنخ‌ها به مشتریان است.
بازاریابی شبکههای اجتماعی می‌تواند شامل استراتژی‌های مختلفی مانند ایجاد و اشتراک‌گذاری محتوا، اجرای کمپین‌های تبلیغاتی پولی، تعامل با فالوورها، استفاده از اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولات یا خدمات و نظارت و تجزیه‌وتحلیل معیارهای رسانه‌های اجتماعی برای بهبود عملکرد باشد.
بازاریابی شبکههای اجتماعی مؤثر مستلزم درک عمیق مخاطبان هدف و پلتفرم‌های مورد استفاده و همچنین یک استراتژی روشن و اجرای مداوم آن است. با استفاده از قدرت رسانه‌های اجتماعی، کسب‌وکارها می‌توانند به مخاطبان گسترده‌تری دست یابند، وفاداری به برند ایجاد کنند و در نهایت رشد کسب‌وکار را هدایت کنند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی ارگانیک
علاوه بر بازاریابی رسانه‌های اجتماعی پولی، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی ارگانیک (Organic Social Media Marketing)نیز وجود دارد که در آن کسب‌وکارها تلاش می‌کنند بدون پرداخت هزینه برای آگهی، کاربران بیشتری را جذب کنند.
راه‌های اصلی برای انجام این کار به اشتراک‌گذاری محتوای مفید و آموزنده و تشویق مشتریان فعلی برای برقراری ارتباط در رسانه‌های اجتماعی است.
متأسفانه امروزه کسب فالووینگ رسانه‌های اجتماعی بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که قبلاً بود. دلیل این کار تا حدی به افزایش رقابت برای جلب‌توجه و تا حدی دیگر به اشتیاق این شبکه‌ها به سمت پولی شدن به ازای تبلیغات کسب‌وکارها است.
بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوا (Content Marketing) ستون فقرات دیجیتال مارکتینگ است و تا حدودی می‌توان گفت مابقی شیوه‌های دیگر دیجیتال مارکتینگ وابسته به آن هستند. بازاریابی محتوا شامل ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و ثابت برای جذب و حفظ یک مخاطب کاملاً مشخص است. بازاریابی محتوا می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند پست‌های وبلاگ، ویدئوها، پادکست‌ها، اینفوگرافیک‌ها، کتاب‌های الکترونیکی و پست‌های رسانه‌های اجتماعی. محتوا باید متناسب با نیازها و علایق مخاطب هدف باشد و هدف آن آموزش، سرگرمی یا تشویق آنها به انجام اقدامی باشد.
هدف از بازاریابی محتوا، تبلیغ مستقیم یک محصول یا خدمات نیست، بلکه ایجاد اعتماد و اعتبار در بین مخاطبان است. با ارائه اطلاعات ارزشمند، کسب‌وکارها می‌توانند جایگاه خود را به عنوان نوعی برند معتبر در صنعت خود تثبیت کرده و با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کنند. یکی از مهم‌ترین زیرشاخه‌های بازاریابی محتوا، بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ است که در زیر بحث شده است.
بازاریابی ویدیویی چیست؟
بازاریابی ویدیویی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال در بخش بازاریابی محتوایی است که شامل ایجاد و به اشتراک‌گذاری ویدیوها برای تبلیغ یک برند، محصول یا خدمات خواهد بود. بازاریابی ویدئویی می‌تواند شامل طیف گسترده‌ای از فرمت‌های ویدئویی باشد، مانند نمایش‌های محصول، ویدئوهای توضیحی، توصیفات مشتری، پخش زنده و موارد دیگر.
هدف بازاریابی ویدئویی درگیر کردن و آموزش مخاطبان هدف، ایجاد آگاهی از برند و در نهایت دعوت به اقدام مشتری است. ویدئو یک رسانه بسیار جذاب و مؤثر محسوب می‌شود و می‌توان از آن برای انتقال پیام‌های پیچیده به روشی راحت‌تر و سرگرم‌کننده استفاده کرد. بازاریابی ویدیویی را می‌توان در چندین کانال از جمله رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و وب‌سایت‌ها به اشتراک گذاشت و می‌تواند برای موتورهای جستجو بهینهسازی شود تا دید و دسترسی را افزایش دهد.
برای موفقیت در بازاریابی ویدئویی، کسب‌وکارها باید درک روشنی از مخاطبان هدف و در کنار آن اهداف خود داشته باشند. آنها همچنین باید دارای نوعی استراتژی بازاریابی ویدئویی واضح باشند که شامل برنامه‌ای برای ایجاد، تولید و توزیع ویدیوها و همچنین سیستمی برای اندازه‌گیری و تجزیه‌وتحلیل عملکرد باشد.
مقاله مرتبط: اهمیت بازاریابی محتوا در دوران کرونا
اگر بازاریابی محتوا به خوبی انجام شود، این شیوه دیجیتال مارکتینگ به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا بتوانند شیوه‌های دیگر بازاریابی دیجیتال مانند سئو، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی و غیره را بهبود ببخشند.
روابط عمومی آنلاین چیست؟
روابط عمومی آنلاین (Online PR) نوعی روش دیجیتال مارکتینگ است که از کانال‌های رسانه‌های دیجیتال برای ایجاد شهرت مثبت برای یک کسب‌وکار یا سازمان استفاده می‌کند. این شامل استفاده از پلتفرم‌های آنلاین مانند رسانه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، انجمن‌ها و وب‌سایت‌های خبری برای برقراری ارتباط با مخاطبان هدف، ایجاد روابط و تأثیرگذاری بر افکار عمومی است.
فراتر از آن روابط عمومی آنلاین می‌تواند شامل طیف وسیعی از تاکتیک‌ها مانند اطلاعیه‌های مطبوعاتی، بازاریابی تأثیرگذار، مدیریت برند، مدیریت بحران و بازاریابی محتوا باشد. هدف اصلی از روابط عمومی آنلاین در دنیای دیجیتال مارکتینگ، ایجاد سروصدای مثبت و ایجاد تبلیغات آنلاین است که به افزایش شهرت سازمان، افزایش آگاهی از برند و ایجاد تعامل با مخاطبان هدف کمک می‌کند.
یکی از مزیت‌های کلیدی روابط عمومی آنلاین این است که به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا نسبت به روش‌های سنتی روابط عمومی سریع‌تر و مقرون‌به‌صرفه به مخاطبان بیشتری دست یابند. روابط عمومی آنلاین همچنین فرصت‌های بیشتری را برای تعامل با مخاطب فراهم کرده و امکان ارتباط هدفمندتر و شخصی‌تر را فراهم می‌کند.
ایمیل مارکتینگ چیست؟
بازاریابی ایمیلی (ایمیل مارکتینگ | Email Marketing) نوعی استراتژی دیجیتال مارکتینگ است که شامل ارسال پیام‌های تجاری برای گروهی از افراد از طریق ایمیل خواهد بود. این پیام‌ها امکان دارد شامل تبلیغات، خبرنامه‌ها، اعلان‌ها، به‌روزرسانی‌ها و سایر انواع محتوا باشد که برای تعامل و تبدیل مشترکین به مشتریان در نظر گرفته شده است.
هدف اصلی بازاریابی ایمیلی ایجاد ارتباط با مخاطبان هدف و تشویق آنها به انجام اقداماتی مانند خرید، ثبت‌نام در یک سرویس یا بازدید از یک وب‌سایت است. کمپین‌های بازاریابی ایمیلی بر اساس عواملی مانند جمعیت، علایق و رفتار گیرنده می‌توانند بسیار هدفمند و شخصی شوند.
بازاریابی ایمیلی اغلب به عنوان یک روش قدیمی طراحی شده است؛ اما اگر به درستی انجام شود، یک تکنیک بازاریابی دیجیتال بسیار قدرتمندی خواهد بود. یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های بازاریابی ایمیلی این است که به شما این امکان را می‌دهد که یک پایگاه داده بازاریابی بسازید که بتوانید بر روی آن کنترل داشته باشید.
برای مثال، اگر به گوگل برای ترافیک خود تکیه کنید، تغییر در الگوریتم موتور جستجو می‌تواند منجر به افت تعداد افرادی شود که از وب‌سایتتان بازدید می‌کنند؛ اما اگر شما افرادی را که سایت را از طریق گوگل پیدا می‌کنند، تشویق کنید تا ایمیلشان را در سایت ثبت کنند، می‌توانید دوباره با این افراد تماس بگیرید، حتی اگر رتبه سایت در گوگل افت پیدا کند.
برای در چگونگی استفاده بهینه از ایمیل مارکتینگ، پیشنهاد می‌شود که مقاله نکات مهم ایمیل مارکتینگ برای بهبود کسب‌وکار را مطالعه شود.
بازاریابی موبایلی چیست؟
بازاریابی موبایلی نیز نوعی استراتژی دیجیتال مارکتینگ است که شامل هدف قرار دادن مخاطبین هدف در دستگاه‌های تلفن همراه آنها مانند تلفن‌های هوشمند و تبلت‌ها می‌شود. هدف بازاریابی موبایلی دستیابی به مشتریان از طریق کانال‌های مختلف از جمله پیامک/ام ام اس، اپلیکیشن‌های موبایل، وب‌سایت‌های سازگار با موبایل و تبلیغات موبایلی است.
بازاریابی موبایلی به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که در هر زمان و هر مکان به مشتریان خود دسترسی داشته باشند و محتوای مرتبط و شخصی شده را به آنها ارائه دهند. با توجه به اینکه دستگاه‌های تلفن همراه به طور فزاینده‌ای برای فعالیت‌های آنلاین مانند مرور، شبکههای اجتماعی و خرید استفاده می‌شوند، بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ فرصتی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کند تا با مشتریان ارتباط برقرار کنند و آگاهی از برند را افزایش دهند.
اصول دیجیتال مارکتینگ چیست؟
مارکتینگ یا بازاریابی همیشه در دنیای کسب‌وکار وجود داشته است؛ اما با ظهور وب ماهیت دیجیتال هم پیدا کرده است که به دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین معروف است؛ یعنی درست مانند دنیای واقعی باید تکنیک‌های تبلیغ و فروش در وب هم اجرا شوند اما با شیوه‌ای که متناسب تغییرات مستمر دنیای دیجیتال است که این همان اصول دیجیتال مارکتینگ هستند.
در کل اصول بازاریابی دیجیتال به صورت مواردی ذکر شده زیر هستند:
- هدف قرار دادن مخاطبان مناسب: بازاریابی دیجیتال مؤثر مستلزم شناسایی و هدف قرار دادن مخاطبان، مناسب برای محصول یا خدمات است. این شامل درک جمعیت‌شناسی، علایق و رفتار مخاطبان خواهدبود.
- ایجاد محتوای ارزشمند: محتوا در قلب بازاریابی دیجیتال قرار دارد و باید با ارزش و مرتبط با مخاطبان هدف باشد. محتوا می‌تواند شامل پست‌های وبلاگ، ویدئوها، پست‌های رسانه‌های اجتماعی و انواع دیگر محتوا باشد.
- استفاده از کانال‌های متعدد: بازاریابی دیجیتال شامل استفاده از کانال‌های متعدد از جمله رسانه‌های اجتماعی، ایمیل، موتورهای جستجو، دستگاه‌های تلفن همراه و سایر کانال‌ها برای دسترسی و جذب مخاطبان است.
- استفاده از داده‌ها و تجزیه‌وتحلیل‌ها: داده‌ها و تجزیه‌وتحلیل‌ها برای درک مخاطبان، اندازه‌گیری موفقیت کمپین‌های بازاریابیو بهینهسازی استراتژی در طول زمان ضروری هستند.
- ارائه ارزش قبل از فروش: بازاریابی دیجیتال فقط فروش یک محصول یا خدمات نیست. دیجیتال مارکتینگ بایدشامل ارائه ارزش به مخاطبان و ایجاد اعتماد قبل از درخواست فروش باشد.
- به‌روز بودن: دیجیتال مارکتینگ دائماً در حال تحول است، بنابراین سازگاری و به‌روز بودن با آخرین روندهای بازاریابی دیجیتال بسیار حائز اهمیت است.
به طور کلی، بازاریابی دیجیتال مؤثر مستلزم درک عمیق مخاطبان هدف، یک استراتژی روشن و اجرای مداوم در چندین کانال است. با تمرکز بر این اصول، کسب‌وکارها می‌توانند در دنیای پر رقابت امروز پیروز شوند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ
به گفته Neil Patel متخصص دیجیتال مارکتینگ، بازاریاب‌های معمولی فقط به کمپین‌ها فکر می‌کنند درحالی‌که بازاریاب‌های بزرگ به چارچوب‌ها و استراتژی آن اهمیت می‌دهند.
دیجیتال مارکتینگ شامل جنبه‌های مختلف است و بنابراین بازاریاب‌ها برای تنظیم استراتژی با مشکل مواجه می‌شوند. اغلب بازاریاب‌ها ترجیح می‌دهند که فقط روی یک کانال مانند ایمیل، محتوا و شبکه اجتماعی تمرکز کنند. باوجودی که بهتر است استراتژی دیجیتال مارکتینگ کانال محور باشد. در کل برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ پنج قدم زیر طراحی شده است که هرکدام به نوبت خود حائز اهمیت هستند.
اهداف بازاریابی
قدم اول مشخص کردن هدف بازاریابی است. باید برای این پرسش که هدف نهایی چیست که قصد دارید به دست بیاورید؟ یک پاسخ واضح و روشن داشته باشید. شناسایی همین هدف کمک می‌کند تا کسب‌وکارها مسیر استراتژی را مشخص کنند. تعدادی از اهداف متداول بازاریابی به‌قرار زیر هستند که می‌توانند موجب انگیزه در یک کسب‌وکار شوند:
- ایجاد آگاهی از برند
- افزایش تبدیل و فروش
- ایجاد رهبری افکار
- تقویت تجربه کاربری
- راه‌اندازی بازار جدید
با تعیین مقدار و اندازه برای اهداف، آنها به مقصود تبدیل می‌شوند. چارچوب SMART در دنیای دیجیتال مارکتینگ که مخفف کلمات Specific،Measurable ،Achievable ،Realistic ،Time-bound بوده به این معنی است که اهداف باید مشخص، قابل‌اندازه‌گیری، قابل‌دسترسی، واقع‌گرایانه و موعد دار باشند که یک راه عالی برای کمی کردن اهداف است؛ مثلاً، اگر قصد دارید آگاهی از برند ایجاد کنید باید از چارچوب اسمارت استفاده کرده تا مقاصد کمپین را تعیین کنید. مثلاً اهداف فرضی زیر را بدر نظر بگیرید:
- ۲۰% افزایش فالوورهای شبکههای اجتماعی تا ۲۰ خرداد ۱۴۰۲
- ۱۵% افزایش مشترکان ایمیل تا ۳۰ تیر ۱۴۰۲
شناسایی مخاطبین هدف
قدم دوم در استراتژی دیجیتال مارکتینگ، شناسایی مخاطبین هدف است. قبل از اینکه هر کاری را شروع کنید باید مخاطب هدف را بشناسید. هنگامی‌که علایق و عادت‌هایشان را بشناسید، راحت‌تر می‌توانید یک برنامه تنظیم کنید. ایجاد ۲ یا ۳ پروتوتایپ پرسونای خریدار نقطه خوبی برای شروع این کار است. پرسونای خریدار یا مخاطب به وسیله راه‌های زیر پیدا خواهد شد:
گوگل آنالیتیکس: نرم‌افزار گوگل آنالیتیکس را چک کرده و اطلاعات و ویژگی‌های دموگرافیک و جغرافیایی مخاطب را بررسی کنید. در این صورت متوجه یک زمینه ثابت می‌شوید که می‌توانید برای خلق پرسونای خریدار استفاده کنید.
مصاحبه با مشتریان: با مشتری‌ها مصاحبه کنید تا مشکلشان و نوع محتوایی که ترجیح می‌دهند را پیدا کرده تا پرسونای خریدار را تکمیل کنید. ایجاد پرسونای خریدار کمک می‌کند تا داستان برند، پیام‌ها، رسانه‌های بازاریابی و ایده‌های کمپین را برای اهداف بازاریابی آماده کنید.
آنالیز رقبا در دیجیتال مارکتینگ
قدم سوم در استراتژی دیجیتال مارکتینگ، آنالیز رقبا است. هدف این قدم کپی کردن ایده‌های رقبا نیست بلکه درک روند فضای بازار است. هنگامی که رقبا را نظارت می‌کنید متوجه می‌شوید که چه اقداماتی نتیجه می‌دهد و چه‌کارهایی بدون فایده هستند. با آنالیز فعالیت‌های آنها متوجه خواهید شد که چه کلمات کلیدی را در موتورهای جستجو رتبه‌بندی می‌کنند، چه محتوایی تولید می‌کنند، در کدام شبکه اجتماعی بیشتر فعال هستند و استراتژی تبلیغاتی آنها چیست.
نکته مهم: آنالیز رقبا فقط یک‌بار انجام نمی‌شود پس به نظارت رقبا ادامه دهید تا در رأس امور قرار بگیرید.
مهندسی معکوس اهداف
قدم چهارم در این استراتژی، مهندسی معکوس اهداف است. این قدم در واقع شروع حرکت محسوب می‌شود. پس از تعیین اهداف و صرف زمان زیاد برای تحقیق و آنالیز مخاطب و رقبا، زمان مناسب است تا راه‌های رسیدن به اهداف را مشخص کنید.
با تعیین بودجه بازاریابی و تخصیص منابع شروع کنید. با توجه به اهداف و مخاطب، کانال‌هایی را که در رسیدن اهداف به شما کمک می‌کنند مشخص کنید. مثلاً، اگر قصد دارید که رهبری افکار در تخصص خودتان ایجاد کنید، بازاریابی محتوا در رسیدن این هدف کمک می‌کند. با تنظیم یک استراتژی بازاریابی محتوا شروع کرده و عنوان‌های مرتبط به اهداف انتخاب کنید. کانال‌های دیگر بازاریابی مانند ایمیل و شبکههای اجتماعی هم به‌عنوان رسانه‌های جانبی کمک می‌کنند تا محتوا را توزیع کنید.
اجرای کمپین بازاریابی
قدم پنجم اجرا و اندازه‌گیری کمپین بازاریابی است. پس از اینکه برنامه‌ریزی استراتژی تکمیل شد، باید آستین‌ها را بالا بزنید و کار شروع شود. با اجرای تاکتیک‌هایی شروع کنید که مطمئن هستید در رسیدن اهداف به شما کمک می‌کنند. در حین اجرا KPIs را اندازه‌گیری کنید که شاخص‌های اصلی عملکرد هستند تا مطمئن شوید که استراتژی اولیه نتیجه می‌دهد و در مسیر مناسب قرار دارید.
شاخص‌های کلیدی عملکرد باید متناسب اهداف بازاریابی باشند مثلاً اگر هدفتان ایجاد رهبری افکار از طریق بازاریابی محتوا است، شاخص‌های کلیدی عملکرد باید شامل عبارات جستجوی برند-محور در موتورهای جستجو، بک لینک منتشرکنندگان صنعت و مقالات محبوب و پربازدید باشند.
نکته مهم: شاید در همان تلاش اول در دیجیتال مارکتینگ موفق نشوید بنابراین از همان ابتدا ذهنیت «تست و استمرار» را انتخاب کنید. اگر برخی فعالیت‌ها و تصمیم‌ها نتیجه نمی‌دهند، آنها را کنار بگذارید. در عوض یک متد جدید را امتحان کنید تا بالاخره نتیجه بگیرید!
استانداردهای دیجیتال مارکتینگ
به گفته Seth Godin نویسنده معروف، بازاریابی دیگر به چیزهایی که می‌سازید مربوط نمی‌شود بلکه در مورد داستان‌هایی است که میگویید. این یعنی باید در دیجیتال مارکتینگ به استانداردها متکی بود. در زیر پنج تا از مهم‌ترین این استانداردها آورده شده است.
ذهنیت مشتری محور
شرکت‌ها تجربه کاربری را در اولویت قرار می‌دهند. کلید اصلی برای بهترین تجربه مشتری یا CX با ذهنیت مشتری-محور شروع می‌شود. هنگامی‌که ایده کمپین را می‌نویسید به‌جای اینکه با خود فکر کنید که «چه سودی نصیب من می‌شود؟» بپرسید «مشتری‌های من چگونه سود می‌برند؟» هدف شما باید اطلاع‌رسانی، آموزش یا سرگرمی مخاطب باشد. نسبت به مشتری‌ها همدردی کرده تا با آنها ارتباط برقرار کنید. تغییر واقعی از همین قدم شروع می‌شود.
راه دیگر برای مشتری-محور بودن، رویکرد شخصی‌سازی است. بازاریابی شخصی شده را از طریق ایمیل‌ها، کمپین‌ها، پیشنهاد محصول‌ها و یا فیدهای هدفمند اجرا کنید و ریمارکتینگ و ریتارگتینگ انجام دهید؛ یعنی یک مشتری را که محتوای قبلی شما را دریافت کرده است با محتوای جدید هدف قرار دهید تا نظرش را جلب کنید.
تمرکز روی مفهوم
محتوا بالاترین نقش را دارد اما فراموش نکنید که مفهوم هم ملکه آن است! هنگامی‌که استراتژی محتوا را تنظیم می‌کنید، درک کاملی از خریداران و قیف بازاریابی خودتان داشته باشید. آگاهی و ردیابی این موارد کمک می‌کند تا محتوایی خلق کنید که مخاطب مناسب را در زمان مناسب در مسیر خرید هدف قرار می‌دهید که قطعاً تفاوت زیادی ایجاد می‌کند.
بازاریابی تک کانالی
هنگام اجرای بازاریابی تک کانالی مشتری می‌تواند از طریق ایمیل، شبکههای اجتماعی، اپلیکیشن‌های موبایل و یا فروشگاه با شما ارتباط برقرار کند. هدف از بازاریابی تک کانالی باید ایجاد یک تجربه بی‌نظیر برای بازدیدکنندگان و مشتری‌ها باشد فارغ از اینکه از چه پلتفرم یا کانالی استفاده می‌کنند. برای موفقیت این کار ابتدا مخاطب را بر اساس علایق تقسیم‌بندی کرده و برای هر قسمت محتوای متناسب تولید کنید. سپس باید نتیجه را ارزیابی کرده و رویکردتان را اصلاح کنید.
بازبینی دوره‌ای استراتژی دیجیتال مارکتینگ
استراتژی بازاریابی دیجیتال کاری نیست که تنظیم کنید و آن را به فراموشی بسپارید. برای اینکه بدانید فعالیت‌هایتان چگونه نتیجه می‌دهند باید به‌صورت مستمر استراتژی را با شاخص‌ها اندازه‌گیری کنید. با این کار متوجه می‌شوید که باید کارهای اصلاحی انجام دهید یا کلاً استراتژی را تغییر دهید.
برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی باید ترکیب درستی از خلاقیت و رویکرد داده-محور داشته باشید. در کنار این‌ها بازاریابی دوره‌ای نیز می‌تواند کمک حال مناسبی باشد.
تمرکز روی موبایل
یک بخش مهم از ذهنیت مشتری-محور، بودن درجایی است که مشتری وجود دارد و آن هم گوشی‌های تلفن همراه هستند! گوشی‌های هوشمند بخش مهمی از زندگی روزانه ما شده‌اند که فرصت بزرگی برای بازاریاب‌ها ایجاد می‌کند. مشتری‌ها چک کردن ایمیل، به‌روزرسانی پروفایل، بازدید وب‌سایت‌ها، تماشای ویدئوها و استفاده از اپلیکیشن‌ها را درگوشی هوشمند خود انجام می‌دهند.
این همه پتانسیل، فرصت بزرگی است که بازاریابی موبایل را به‌عنوان ستون اصلی استراتژی دیجیتال مارکتینگ اولویت‌بندی کنید. کانال‌هایی را شناسایی کنید و هدف قرار دهید که برای برند و استراتژی شما مناسب هستند.
اشتباهات دیجیتال مارکتینگ
به گفته Ian Schafer مؤسس کسب‌وکار، نوآوری باید بخشی از فرهنگ بازاریابی باشد. مصرف‌کنندگان با سرعت بیشتری نسبت به کسب‌وکارها متحول می‌شوند و اگر به آنها نرسید، به مشکل برمی‌خورید. دیجیتال مارکتینگ یک بخش دینامیک محسوب می‌شود که مدام در حال تغییر است به همین دلیل باید سعی کرده از اشتباهات زیر دوری‌کنید:
عدم استفاده از رویکرد داده محور
در دورانی که اندازه‌گیری تأثیر هر فعالیتی اماکن دارد، بسیاری از بازاریاب‌ها هنوز هم از رویکرد داده-محور استفاده نمی‌کنند که این اصلاً چیز خوبی نیست برای اینکه با این رویکرد بازاریاب‌ها هرگز نمی‌توانند مطمئن باشند که کمپین‌ها چه عملکردی داشته‌اند. مثلاً وقتی فروش کم شده است، نمی‌توانند دلیلش را پیدا کنند.
یکسان فرض کردن تمامی کانال‌های بازاریابی
هر کانال بازاریابی برای مخاطب و هدف خاصی طراحی شده است. باوجودی که در واقع با مخاطب یکسانی در کانال‌های متفاوت صحبت می‌کنید اما مخاطب برخورد متفاوتی با هر کانال دارد.
مثلاً اگر یک تبلیغ مشابه در فیس‌بوک، اینستاگرم و توییتر برای یک کمپین بازاریابی دارید، ازآنجایی‌که هر پلتفرم متفاوت است احتمالاً کمپین در یک شبکه اجتماعی شکست می‌خورد اما در دیگری کاملاً موفق می‌شود. همین اتفاق برای لحن، طراحی و فرمت تبلیغات هم صادق است چراکه تجربه کاربری و رابط کاربری متفاوت هستند.
عدم تبلیغ محتوا
محتوا باید برای کسب‌وکار اهمیت داشته باشد و به‌صورت مستمر محتوای بی‌نظیر تولید شود؛ اما پس از تولید محتوا چه‌کاری باید بکنید؟ توزیع محتوا در پلتفرم‌ها و کانال‌های متفاوت به‌اندازه تولید محتوا مهم است. نمی‌توانید منتظر باشید که خواننده یا کسانی که به محتوای شما علاقه‌مند هستند، شمارا به‌صورت معجزه‌آسایی پیدا کند بلکه باید برای رساندن محتوا به آنها تلاش کنید. توزیع محتوا کمک می‌کند تا محتوا را در معرض دید قرار دهید تا به‌راحتی در دسترس افرادی باشد که در جستجوی آن محتوا هستند یا به آن نیاز دارند. سرمایه‌گذاری در ابزارهای مدیریت شبکههای اجتماعی برای خودکارسازی اشتراک محتوا در کانال‌های متفاوت هم کمک بزرگی است.
عدم توجه به سئو
اشتباه دیگر، اولویت قرار ندادن سئو است. نداشتن استراتژی سئو، پیدا کردن کسب‌وکار را برای کاربرها را سخت می‌کند. صرف زمان برای استراتژی سئو واقعاً اهمیتش را دارد و به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا مخاطبین کاملاً هدفمندی را بیابند.
عدم آنالیز و آزمایش کمپین
دیجیتال مارکتینگ هیچ‌وقت تمام نمی‌شود و بهینهسازی کمپین‌ها در آن یک روند مستمر است. اگر توجه کردید که نتایج کمپین رضایت‌بخش نیستند می‌توانید آن را متوقف کنید. به دنبال آن اگر دلیل مشکل و عدم موفقیت کمپین پیدا شد، این فرصت را دارید که نقاط ضعف را پوشش داده و کمپین را بهینه‌تر کنید.
در این میان تست دوگانه یا تست A/B کمک می‌کند تا گزینه‌های مختلف را تست کنید و بهترین نسخه کمپین خود را بیابید. وقتی جنبه‌های متفاوت کمپین را تست می‌کنید درنهایت بهترین حالت را پیدا می‌کنید که همه جوانب آن بهینه شده است.
تلاش برای هک سیستم
یکی از ساده‌ترین اشتباهات در دیجیتال مارکتینگ خرید فالوورهای شبکههای اجتماعی است. این کار بلافاصله سیگنال منفی به مخاطب واقعی می‌دهد. بسیاری از بازاریاب‌ها بودجه خود را صرف خرید فالوور می‌کنند به‌جای اینکه آن را عاقلانه صرف فعالیت‌های هدفمند تبلیغاتی کنند. مشتری‌های باهوش متوجه این قضیه می‌شوند چراکه تعامل ارگانیک مخاطب خریداری شده کم و بی ارزش است و باعث می‌شود که مشتری‌های واقعی از برند شما دور شوند. در کل تکنیک‌های تقلبی که مخاطبین غیر هدفمندی را برای کسب‌وکار به ارمغان می‌آورند اصلاً مناسب نیستند.
ترندهای دیجیتال مارکتینگ ۲۰۲۳
بسته به موقعیت مکانی، زمانی و غیره تردهای دیجیتال مارکتینگ امکان دارد کاملاً متفاوت باشند این ترندها برای سال ۲۰۲۳ به صورت موارد زیر هستند:
- افزایش تمرکز بر حفظ حریم خصوصی مشتری و حفاظت از داده‌ها: با اجرایی شدن قوانین و مقررات جدید حریم خصوصی، کسب‌وکارها باید حفاظت و شفافیت داده‌ها را در تلاش‌های بازاریابی دیجیتال خود در اولویت قرار دهند.
- افزایش جستجوی صوتی: با رایج‌تر شدن فناوری جستجوی صوتی، کسب‌وکارها باید محتوای خود را برای جستجوی صوتی بهینه کنند و استراتژی‌هایی برای تعامل با مشتریان از طریق بلندگوهای هوشمند توسعه دهند.
- رشد مداوم بازاریابی ویدئویی: بازاریابی ویدئویی همچنان یکاستراتژی غالب در بازاریابی دیجیتال خواهد بود، زیرا کسب‌وکارها از ویدئو برای تعامل با مشتریان و بیان داستان برند خود استفاده می‌کنند.
- پذیرش هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی: با پیشرفته‌تر شدن و در دسترس تر شدن فناوری‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، کسب‌وکارها می‌توانند از این ابزارها برای بهینهسازی کمپین‌های بازاریابی، شخصی‌سازی محتوا و بهبود تعامل با مشتری استفاده کنند.
- افزایش استفاده از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده: فناوری واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای کسب‌وکارها این امکان را فراهم می‌کند تا با مشتریان به روش‌های همه‌جانبه و تعاملی تعامل داشته باشند.
- تأکید بر پایداری و مسئولیت اجتماعی: با افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان از مسائل اجتماعی و زیست‌محیطی، کسب‌وکارها باید پایداری و مسئولیت اجتماعی را در استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال خود بگنجانند.
- پذیرش بیشتر تجارت الکترونیک و بازاریابی موبایلی: با افزایش محبوبیت خرید آنلاین، کسب‌وکارها باید تجارت الکترونیک و تجارب تجارت تلفن همراه خود را برای برآورده کردن نیازها و ترجیحات مشتریان خود بهینه کنند.
به طور کلی، دیجیتال مارکتینگ در سال‌های آینده به سرعت به تکامل خود ادامه خواهد داد و کسب‌وکارهایی که قادر به تطبیق خود با این ترندها هستند، بهترین موقعیت را برای موفقیت خواهند داشت.
شکست یا موفقیت کسب‌وکارها در آخر به دیجیتال مارکتینگ ختم می‌شود
در پایان، دیجیتال مارکتینگ به یک جزء اساسی از استراتژی‌های بازاریابی مدرن تبدیل شده است. با ظهور فن‌آوری‌های جدید، بازاریابی دیجیتال به طور قابل‌توجهی تکامل‌یافته و به برندها اجازه می‌دهد تا با مخاطبان هدف خود به روش‌های شخصی‌تر و جذاب‌تر ارتباط برقرار کنند. از طریق دیجیتال مارکتینگ، کسب‌وکارها می‌توانند محصولات یا خدمات خود را تبلیغ کرده، آگاهی از برند ایجاد کنند و مشتریان به آنها اعتماد کنند.
خدمات هاست ایران برای امور دیجیتال مارکتینگ
بدون شک پیاده‌سازی عملی به نام دیجیتال مارکتینگ مستلزم ابزارهایی است که بر بستر آن بتوان این کار را انجام داد. وب‌سایت یکی از این بسترها است که برای راه‌اندازی آن نیاز به هاست و دامنه ضروری خواهد بود. هاست ایران به عنوان یکی از شرکت‌های دیرینه و پیشرو در زمینه هاستینگ و دامنه می‌تواند بهترین بستر را برای میزبانی وب‌سایت‌ها شما ارائه دهد. هم‌اکنون می‌توانید از طریق صفحات خرید هاست و خرید دامنه پلن‌های شرکت میزبانی وب هاست ایران را ببینید.
سوالات متداول :
