راهنمای مطالعه
طراحی وبسایت یکی از متداولترین بخشهای هر کسبوکاری است که حضور فیزیکی آن را به دنیای وب گسترش میدهد و دامنه مشتریهای در دسترس را تا حدودی جهانی میکند. کاربردپذیری یا Usability سایت نقش مهمی در رسیدن به این هدف دارد.
کاربردپذیری و ویژگیهای موجود در سایت، موفقیت یا شکست یک وبسایت را تعیین میکنند. ازآنجاییکه بازدیدکننده تنها کسی است که کلیک میکند و تصمیم میگیرد، طراحی کاربر-محور به یک رویکرد استاندارد برای موفقیت و سوددهی طراحی وب تبدیل شده است. درهرحال، اگر کاربرها نمیتوانند از یک ویژگی استفاده کنند، بهتر است که اصلاً وجود نداشته باشد!
در این مقاله قصد نداریم جزییات طراحی وب را توضیح دهیم در عوض روی ۱۰ اصل مهم طراحی وب تمرکز میکنیم، روی رویکردها و آنالیزهایی که یک طراحی وب مؤثر ایجاد میکنند که اگر صحیح استفاده شوند میتوانند به تصمیمهای ظریف طراحی منجر شوند و روند دریافت اطلاعات ارائه شده در سایت را برای کاربر ساده کنند.
برای اینکه بتوانید ۱۰ اصل مهم طراحی وب را بهدرستی اجرا کنید، باید ابتدا درک کنید که کاربر چگونه با وبسایت تعامل میکند، چگونه فکر میکند و زمینه ذهنی و رفتاری او چیست.
کاربر چگونه فکر میکند؟
عادتهای کاربر در وب تفاوت چندانی با رفتارش در یک فروشگاه ندارد؛ یعنی ابتدا نگاهی به هر صفحه جدید میاندازد، محتوای متنی را اسکن میکند و روی اولین لینکی کلیک میکند که توجه اش را جلب میکند یا شبیه اطلاعاتی است که نیاز دارد. درواقع، قسمتهای بزرگی از صفحه وب وجود دارند که کاربر حتی نگاه هم نمیکند!
بیشتر کاربرها در جستجوی محتوایی جالب یا مفید هستند که قابل کلیک باشد و بهمحض اینکه یک کاندیدای امیدوارکننده پیدا کنند، رویش کلیک میکنند. اگر صفحه بازشده توقعشان را برآورده نکند، دکمه بازگشت کلیک میشود و روند جستجو ادامه پیدا میکند.
کاربرهای وب از کیفیت و اعتبار لذت میبرند پس اگر صفحه وب، محتوای باکیفیت تأمین کند، حاضرند طراحی سایت و حضور آگهیهای تبلیغاتی را به خاطر محتوای خوب تحمل کند. برای همین است که وبسایتهایی که طراحی خیلی خوبی ندارند اما محتوای باکیفیت و جالب تولید میکنند، ترافیک زیادی کسب میکنند. به زبان ساده، محتوا مهمتر از طراحی بصری است!
کاربرها صفحه وب را نمیخوانند بلکه اسکن میکنند و فقط نقطه مشخصی را جستجو میکنند که میتواند آنها را در ناوبری محتوای سایت هدایت کند.
کاربران وب صبور نیستند و پاسخ فوری میخواهند. پس اگر یک وبسایت توقعات کاربر را تأمین نمیکند، طراح وب در انجام کارش شکستخورده است و شرکت طراحی ضرر میکند! هر چه ناوبری سایت سختتر و کمتر هوشمندانه باشد، کاربر سریعتر از سایت خارج میشود و به جستجوی یک گزینه جایگزین میپردازد.
کاربرها غریزهشان را دنبال میکنند و بهجای اینکه اطلاعات را بخوانند فقط از بینشان عبور میکنند. دلیلش هم این است که اهمیت نمیدهند بلکه اگر چیزی پیدا کنند که پاسخشان را میدهد به همان میچسبند، فرقی هم نمیکند که چگونگی کارکردش را میدانند یا نه!
کاربرهای وب تمایل دارند که کنترل در اختیار آنها باشد. میخواهند مرورگرشان را کنترل کنند و از داده وبسایت استفاده کنند؛ مثلاً دوست ندارند که برایشان مدام پنجرههای جدید باز شود در عوض یک دکمه «بازگشت» میخواهند که به صفحه قبلی بازگردند.
حالا با آگاهی از ذهنیت و رفتار کاربر وب، آمادهاید که ۱۰ اصل مهم طراحی وب را یاد بگیرید:
-
کاربر را مجبور نکنید که فکر کند
اولین قانون کاربردپذیری میگوید که صفحه وب باید شفاف باشد و ناوبری خود را بهسادگی مشخص کند. هنگامیکه یک وبسایت طراحی میکنید، کار شما این است که سؤالهای ذهنی کاربر را حذف کنید و تصمیمهایی که باید آگاهانه در مورد مزایا و معایب صفحه بگیرد را آسان کنید.
اگر ناوبری و معماری سایت هوشمندانه نیست، سؤالهای ذهنی کاربر زیاد میشوند و درک کاربر را سختتر میکنند. درنتیجه یک ساختار ساده، تعداد متوسطی نشانههای تصویری و لینکهای کاملاً قابل دید میتوانند به کاربر کمک کنند تا راهش را تا هدفش پیدا کند.
-
صبر کاربر را امتحان نکنید
در هر پروژهای که به بازدیدکننده خدمات یا ابزار ارائه میکنید، سعی کنید مسئولیتهای کاربر را به حداقل برسانید. هر چه کاربر کار کمتری انجام دهد تا خدمات شمارا دریافت کند، احتمالش بیشتر است که بازدیدکننده گذری آن خدمات را امتحان کند.
بازدیدکنندهای که اولین بار است از سایت عبور میکند، فقط میخواهد با خدمات ارائه شده بازی کند نه اینکه فرمهای صفحه را پر کند تا حساب کاربری ایجاد کند که شاید هرگز استفاده نکند. پس به بازدیدکننده اجازه دهید که سایتتان را بررسی کند و خدماتتان را کشف کند بدون اینکه او را مجبور کنید اطلاعات شخصیاش را افشا کند. اصلاً منطقی نیست که کاربر را مجبور کنید که آدرس ایمیلش را وارد کند تا یک ویژگی جدید در سایت شمارا تست کند! در عوض پس از استفاده از ویژگی جدید، احتمالاً مشتاقانه آدرس ایمیلش را در اختیارتان میگذارد برای اینکه میداند که در قبال دادن آدرس ایمیل چه چیزی دریافت کرده است.
به زبان ساده، همه موانع را حذف کنید، عضویت و ثبتنام را در ابتدای کار اجباری نکنید. همین یک کار بهاندازه کافی ترافیک ازدسترفته سایت را جبران میکند!
-
توجه کاربر را متمرکز کنید
هر وبسایت معمولاً هم محتوای استاتیک و هم محتوای دینامیک ارائه میکند اما برخی از جنبهها توجه بیشتری جلب میکنند. طبیعتاً تصاویر بیش از متن جلبتوجه میکنند همانطوری که جملات پررنگ شده از متن ساده جذابترند.
چشم انسان یک وسیله غیرخطی است و کاربران وب میتوانند بلافاصله گوشهها، زمینه و حرکات را تشخیص دهند. برای همین است که تبلیغات ویدئویی بهشدت آزاردهنده هستند و حواس کاربر را پرت میکنند اما از دیدگاه بازاریابی، ویدئو هدف جلبتوجه کاربر را بهخوبی انجام میدهد!
تمرکز توجه کاربر روی بخش مشخصی از سایت با استفاده منطقی از المانهای تصویری کمک میکند تا بازدیدکننده از نقطه A به نقطه B حرکت کند بدون اینکه در مورد نحوه حرکت فکر کند. هر چه کاربر سؤال ذهنی کمتری داشته باشد، حس جهتیابی بهتری دارد و اعتماد بیشتری به سایت میکند. بهعبارتدیگر: هر چه تفکر کمتر نیاز باشد، تجربه کاربری بهتر است که درواقع هدف اولیه کاربردپذیری است.
-
ویژگیها را بهوضوح نمایان کنید
طراحی وب مدرن معمولاً به خاطر رویکرد هدایت کاربر با قدمهای ساده بصری، دکمههای بزرگ و جلوههای تصویری موردانتقاد قرار میگیرد اما از دیدگاه طراحی این المانها چیز بدی نیستند بلکه برعکس این راهنماها بهشدت مؤثر هستند برای اینکه بازدیدکننده را به شیوهای ساده و کاربر-محور در محتوای سایت هدایت میکنند.
یکی از اصول اولیه طراحی رابط کاربری موفق این است که به کاربر اجازه دهید تا ویژگیهای در دسترس را بهوضوح ببیند. البته فرقی هم نمیکند که چگونه به این هدف میرسید بلکه چیزی که مهمتر است این است که محتوا بهخوبی درک شود و بازدیدکنندگان در مورد تعامل خود با سایت احساس راحتی کنند.
-
از نویسندگی مؤثر استفاده کنید
ازآنجاییکه وب با چاپ فرق میکند، باید استایل نوشتنتان را برای اولویتها و عادتهای مرور کاربر وب اصلاح کنید. نویسندگی تبلیغاتی بهاحتمالزیاد توسط کاربر خوانده نمیشود، محتوای متنی طولانی که تصاویر و کلمات کلیدی پررنگ شده و ایتالیک ندارد بلافاصله رد میشود و زبان نوشتاری غلوآمیز نادیده گرفته میشود.
پس با زبان حرفهای صحبت کنید و از نامهای بامزه، بازاریابی-محور و کلمات تخصصی ناآشنا پرهیز کنید؛ مثلاً اگر خدماتتان را معرفی میکنید و میخواهید بازدیدکننده یک حساب کاربری ایجاد کند، عبارت «ثبتنام کنید» بهتر از «همینالان شروع کنید» است که البته از «خدمات ما را بررسی کنید» بهتر است!
راهحل بهینه برای نویسندگی مؤثر وب این است که از عبارات کوتاه و دقیق استفاده کنید تا منظورتان را بلافاصله منتقل کنید، از صفحهبندی قابل اسکن استفاده کنید و محتوا را گروهبندی کنید، از هدینگهای متعدد استفاده کنید، ویژگیهای بصری و فهرستهای بولتدار در متن قرار دهید تا بلوکهای بزرگ را کوچک کنید. از زبان ساده و هدفمند استفاده کنید تا لزوماً شبیه آگهیهای تبلیغاتی نشود و درنهایت به کاربرها یک دلیل منطقی بدهید تا از خدمات شما استفاده کنند و در سایتتان بمانند.
-
سادگی را هدف قرار دهید
اصل «سادگی» باید هدف اصلی هر طراحی سایت باشد. کاربرها بهندرت برای لذت بردن از طراحی یک سایت وارد میشوند و در بیشتر موارد در جستجوی اطلاعات هستند. پس سادگی را بهجای پیچیدگی انتخاب کنید.
از دیدگاه بازدیدکننده، بهترین طراحی وب یک متن ساده است که تبلیغات ندارد و در عوض دقیقاً به هدف کاربر مرتبط است.
-
از فضای سفید نترسید
فضای سفید اهمیت زیادی در یک صفحه وب دارد برای اینکه نهتنها کمک میکند تا فشار فکری بازدیدکننده را کم کنید بله دریافت اطلاعات ارائه شده در صفحه را ممکن میکند. هنگامیکه یک بازدیدکننده جدید وارد یک سایت میشود، اولین کاری که میکند اسکن کردن صفحه برای تقسیم محتوای سایت به اطلاعات قابلدرک است.
مقاله مرتبط: فضای سفید در طراحی رابط کاربری
ساختار پیچیده بهسختی خوانده، اسکن یا آنالیز میشود. اگر باید برای جدا کردن دو بخش طراحی سایت بین یک خط یا فضای سفید یکی را انتخاب کنید، بهتر است همیشه فضای سفید را انتخاب کنید! ساختار سلسهمراتبی، پیچیدگی را کاهش میدهد درنتیجه هر چه سلسلهمراتب تصویری برای کاربر فراهم کنید، درک و دریافت محتوا آسانتر میشود.
-
با استفاده از یک زبان قابل دید ارتباط مؤثر برقرار کنید
«زبان قابل دید» محتوایی است که کاربر روی صفحه میبیند که باید ۳ خاصیت مهم داشته باشد:
نظمدهنده: محتوای سایت باید برای کاربر یک ساختار مفهومی و مستمر تأمین کند. به همین دلیل صفحهبندی و قابلیت ناوبری مهم هستند که البته شامل همه قسمتهای صفحه است.
اقتصادی: محتوای صفحه باید بیشترین کار را با کمترین المانهای تصویری انجام دهد و ۴ نکته اصلی را در نظر بگیرد که شامل سادگی، شفافیت، تمایز و تأکید است. سادگی شامل المانهایی است که برای ارتباط برقرار کردن بیشترین اهمیت را دارند. شفافیت یعنی همه کامپوننتها باید طوری طراحی شوند که مفهوم آنها مبهم نباشد. تمایز یعنی ویژگیهای منحصربهفرد باید مشخص باشند. تأکید یعنی بخشها مهم صفحه باید بهراحتی قابلشناسایی باشند.
ارتباط مؤثر: ارائه المانها در صفحه باید متناسب با تواناییهای کاربر باشد. رابط کاربری باید تعادلی از خوانایی، تایپوگرافی، نمادها، صفحهبندی، رنگ و متن باشد تا موفق شود. از حداکثر ۳ نوع فونت در ۳ نوع سایز استفاده کنید و حداکثر ۱۸ کلمه یا ۵۰-۸۰ کاراکتر در هر خط داشته باشید.
-
رویکرد متعارف داشته باشید
برخلاف باور عمومی، طراحی متعارف سایت منجر به خستهکننده شدن سایت نمیشود! درواقع، رویکرد متعارف خیلی هم مفید است برای اینکه نیاز به یادگیری را کمتر میکند و کاربر مجبور نیست سعی کند تا ساختار سایت را یاد بگیرد؛ مثلاً، اگر همه سایتها رویکرد متفاوتی برای RSS Feed داشتند، کاربردپذیری به کابوس تبدیل میشد! البته در زندگی واقعی هم همینطور است، اگر مجبور باشید که هر بار اصول اولیه چیدمان محصولات در یک فروشگاه را یاد بگیرید، خرید و زندگی سخت میشود!
با طراحی متعارف میتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید و اعتبارتان را ثابت کنید. پس توقعات مشتری را تأمین کنید و در ک کنید که برای ناوبری، ساختار متنی و جستجو چه نیازی دارد.
یک تست کاربردپذیری خوب این است که صفحه را به زبان ژاپنی ترجمه کنید و از تسترها بخواهید که اطلاعات خاصی را در صفحه پیدا کنند. اگر طراحی متعارف بهخوبی انجام شده باشد، تسترها میتوانند موفق شوند باوجودی که زبان ژاپنی صفحه را نمیفهمند!
پس فقط وقتی نوآوری کنید که واقعاً ایده جدید خوبی دارید در غیر این صورت از همان رویکرد متعارف استفاده کنید که برای کاربر آشنا است.
-
زیاد تست کنید و زود هم تست کنید
این اصل اولیه طراحی باید در هر سایتی اجرا شود چراکه تست کاربردپذیری داده عمیقی برای مشکلات صفحهبندی و ناوبری فراهم میکند.
پس تست را دیر انجام ندهید، کم هم انجام ندهید و قطعاً به دلایل غلط هم انجام ندهید. یادتان باشد که بیشتر تصمیمهای طراحی، محلی یا لوکال گرفته میشوند که یعنی نمیتوانید صفحهبندی را با سلیقه بینالمللی انجام دهید بلکه باید سلیقه کاربر محلی را به همراه نیازها و بودجه صاحب سایت در نظر بگیرید.
نکتههای مهم تست وبسایت:
- تست کردن یک کاربر، میتواند مفید باشد؛ اما تست یک کاربر در ابتدای پروژه بهتر از تست ۵۰ کاربر در انتهای پروژه است. برای اینکه وجود خطا در ابتدای مراحل طراحی متداول است اما هر چه پیش بروید هزینه تست خطا بیشتر میشود.
- تست کردن طراحی وب یک روند تکرار شونده است، یعنی پس از طراحی یک اِلمان باید تست کنید و اصلاحش کنید و دوباره تستش کنید. برای اینکه شاید مشکلاتی وجود داشته باشند که در دور اول تست شناسایی نشدهاند چراکه توسط مشکلات دیگر پنهان شده بودند.
- تستهای کاربردپذیری همیشه نتایج مفید ایجاد میکنند که یا شمارا به مشکلات موجود راهنمایی میکنند یا عدم وجود مشکل را یادآوری میکنند که در هر دو حالت برای پروژه مفید است.
- یک توسعهدهنده وب برای تست سایت خودش گزینه مناسبی نیست که البته شامل طراح وب هم میشود. برای اینکه پس از هفتهها کار روی یک سایت جدید، دیگر نمیتوانید با یک دیدگاه تازه آن را بررسی کنید چراکه میدانید چگونه ساخته شده، چگونه کار میکند و بینشی دارید که تسترهای مستقل یا بازدیدکنندگان سایت ندارند.
اگر میخواهید یک سایت واقعاً عالی با کاربردپذیری بالا طراحی کنید، ۱۰ اصل مهم طراحی وب را که در این مقاله آموزش دادیم، اجرا کنید و سپس تست کنید و باز هم تست کنید.