تأثیر هوش مصنوعی روی کار طراحان
هوش مصنوعی از فناوریهای جدیدی است که هر روز بیشتر پیشرفت میکند. علیرغم کاربردهای فراوان این فناوری رشد سریع خیلیها را نگران کرده است که در آینده رباتها جای انسانها را بگیرند. در اینجا به برخی کاربردهای کنونی هوش مصنوعی و استفاده آن در آینده نزدیک میپردازیم تا بدانید یک ابزار کمک به افراد در انجام شغل خود خواهند بود، نه تهدید.
صحبتهای زیادی پیرامون هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و استفاده از الگوریتمهایی برای شکل دادن آینده طراحی و نقش طراح وجود دارد. اما چطور قرار است نحوه کار ما را در آینده نزدیک تغییر دهد؟
مقاله مرتبط: آیا ماشین ها جایگزین شغل شما خواهند شد؟
به نظر متخصصان رباتیک و هوش مصنوعی «پایان نزدیک است». البته منظور پایان جهان نیست، بلکه منظور این است که رباتها دستهای از شغلهایی که در حال حاضر توسط انسانها انجام میشوند را بر عهده خواهند گرفت.
برای مثال یک آیندهپژوه به نام توماس فری، در طی یک کنفرانس TEDx پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰ تعداد ۲ میلیارد شغل از بین خواهند رفت. برای درک بهتر این موضوع باید بدانید که این رقم، نصف تعداد کل مشاغل جهان است.
ماشینهای خودران Uber، پهبادهای تحویل کالای آمازون و چت بات هایی که جایگزین مسئولان خدمات مشتریان میشوند، تنها مواردی از شروع انقلاب رباتیک هستند.
اما طراحان چطور؟ آیا ما هم در خطر هستیم؟ رباتها، هوش مصنوعی و فناوری یادگیری ماشین چطور روی حرفه ما بهعنوان یک طراح در دراز مدت تأثیر خواهند گذاشت؟
رباتها جایگزین طراحها نخواهند شد
البته حداقل در آینده نزدیک رخ نمیدهد.
شما هم احتمالاً معرفی The Grid در چند سال قبل را به یاد دارید: یک سیستم توسعه و طراحی وب (Squarespace) که از هوش مصنوعی بهره میبرد و در آن ماژولهای سایت و دیگر الگوهای تعاملی خودشان بدون نیاز به یک طراح، خود را طراحی میکنند.
چند ماه بعد، اولین سایتهای طراحی شده توسط The Grid رونمایی شد که بیشتر شبیه یک فاجعه بود!
نظر یکی از کاربران Reddit درباره آنچه به ناکامی The Grid شهرت یافته بود به این شرح است: «طراحان وب، فکر کنم جایگاه شغلیتان امن است».
اکثر شغلهایی که توسط رباتها در یک یا دو دهه آینده تصرف خواهند شد در دسته شغلهای کارگری قرار دارند. منظور شغلهایی مانند رانندگان، مسئول پذیرش، منشی و دیگر حرفههایی است که یکسری وظایف تکراری را انجام داده و حالت اتوماسیون دارند.
مقاله مرتبط: هوش هیجانی در وب: چگونه یادگیری ماشینی بر تعاملات کاربران تأثیر میگذارد؟
اما وقتی به طراحی نگاه میکنید، قضیه کمی پیچیدهتر میشود. انسانها دارای توانایی منحصر به فردی برای مشخص کردن مفهوم طراحیهایمان و ایجاد حس همدلی برای دیگر کاربران هستند.
- نمیتوان گفت منوی اپلیکیشن شما بسته به تعداد مواردی که در خود دارد، نمایش داده شود یا زیر یک منوی همبرگری پنهان باشد.
- تنها بر اساس ابعاد و تعداد تصاویری که میخواهید نمایش دهید نمیتوان تصمیم گرفت یک جدول ۲ یا ۳ ستونی در سایت بگذارید.
- اکثر طراحانی که میشناسیم رنگ فونت را بر اساس انواع روانشناسی رنگها انتخاب نمیکنند.
حقیقت این است: به احتمال زیاد طراحان و رباتها در آینده نزدیک در کنار یکدیگر کار خواهند کرد.
بجای ایجاد یک مشکل، مجموعهای از فرصتها ایجاد میشود.
۱. آموزش هوش مصنوعی برای انجام خودکار کارهای ساده غیرتخصصی
بله، گاهی کار طراحان هم شامل کارهای غیرتخصصی است. تنها با نگاهی به تیم طراحی خودمان در یک بازه زمانی خاص میتوان گفت که حدود ۲۰ درصد از زمانشان را صرف حل مشکلاتی میکنند که یک ربات با هوش مصنوعی میتواند بهراحتی بهصورت خودکار انجام دهد.
برخی کارها مانند برش تصاویر، تغییر ابعاد عکس و اصلاح رنگ را نمیتوان با یک عملکرد ساده در فتوشاپ بهصورت اتوماسیون انجام داد، چون به دقت و مشاهده انسانی نیاز دارند تا بتوانند در حین انجام این کارها تصمیمات سریع بگیرند.
اما اگر بتوان انجام این کار را به یک هوش مصنوعی آموزش داد چطور؟
شرکت Adobe اخیراً Sensei را معرفی کرده است، یک هوش مصنوعی که به طراحان کمک میکند در کارشان کارآمدتر عمل کنند.
برای مثال، Adobe Scene Stitch الگوهای داخل تصویر را شناسایی میکند تا در روتوش، ویراش و یا تغییر کلی بخش خاصی از تصویر به طراحان کمک کنند.
یا ابزار Context-Aware Crop ابزاری است که تلاش میکند سوژه اصلی عکس هیچوقت ناخواسته بریده نشود.
یا همچنین ترجمه خودکار Netflix که روند بومیسازی محتوا را سرعت میبخشد. وقتی باید چند پوستر برای نمایش به زبانهای مختلف بسازند، تمام کاری که طراح باید انجام دهد این است که به صدها گزینه نمایش که از قبل توسط رباتها ساخته شده است نگاه کند و بگوید مورد تائید هستند یا خیر.
مقاله مرتبط: ۶ استارت آپ جالبتوجه درزمینه هوش مصنوعی
اخیراً Airbnb فناوری معرفی کرده است که میتواند طرحهای اولیه روی کاغذ طراحان را تشخیص داده و تقریباً در لحظه به کد تبدیل کند.
به گفته بنجامین ویلکینز از Airbnb: «مدت زمان لازم برای آزمودن یک ایده باید برابر صفر باشد. ما بر این باوریم که در چند سال آینده، فناوریهای نوظهور این امکان را به تیمهای کاری میدهند تا محصولات جدید را به روشی بصری و توصیفی طراحی کنند، در حالی که همزمان موانع موجود در روند توسعه محصول را هم از میان برمیدارند».
این بهینهسازیهای کوچک میتوانند وقت بیشتری به طراحان برای تفکر درباره تصمیمات استراتژیکیتر برای محصولات ارائه کند، چیزی که کامپیوترها چندین دهه برای یادگیری آن وقت لازم دارند.
۲. ایجاد سیستمهای طراحی هوشمند و ماژولار
هوش مصنوعی میتواند به قویتر کردن سیستم طراحیتان به شما کمک کند. اگر با این موضوع آشنایی ندارید باید بدانید که سیستم طراحی، مجموعهای از الگوها، ماژولها و عناصری است که وقتی با هم ترکیب میشوند، زبان طراحی یک برند یا محصول را میسازند.
شرکتهای مختلف از سازمانها گرفته تا استارتاپها، به سیستمهای طراحی متوسل شدهاند تا همواره محصولاتشان در ذهن کاربران باقی بمانند برای مثال، تیمهایی مانند Salesforce، GE، AirBnb، WeWork، گوگل، Atlassin و IBM مشغول تعریف دوباره نحوه همکاری تیمهای طراحی با یکدیگر در سیستمهای طراحی هستند.
اکنون تصور کنید که یک لایه هوشمند را هم به این سیستمها اضافه کنید که میتواند آمار را بر اساس نحوه تعامل کاربران با هر یک از این عناصر هم به این سیستم اضافه کند و بلافاصله «بفهمند» کدامیک برای هر یک از عملگرها بهترین است. هر قدر این هوش مصنوعی بیشتر درباره آنچه کار میکند و آنچه کاربردی ندارد بیاموزد، بیشتر میتواند بهینهسازی هر یک از این ماژول را شروع کند تا از ارائه بهترین نتایج مطمئن شود.
ابزارهای ساخت سایت مانند Wix و Squarespace شروع به بکارگیری بعضی از این تکنیکها کردهاند تا در تصمیمگیریهای جزئیتر طراحی نیز به کاربران کمک کنند. این ابزار که راهی متفاوت با The Grid در پیش گرفتهاند، هوش مصنوعی را بهصورت پنهانی در چرخه کاری خود وارد کردهاند تا در تصمیمات کماهمیتتر و ساده طراحی به کابران کمک کند.
سایتها به این زودیها نمیتوانند خودشان را طراحی کنند اما قطعاً به نگهداری و فعالیتهای بهینهسازی کمتری از سوی انسانها نیاز دارند.
۳. ایجاد افکتهای تصویری مولد
حتماً با اپلیکیشنهایی مانند Artisto یا Prisma آشنا هستید که به کمک فناوری شناسایی تصویر، افکتهای هوشمندی را روی تصاویر و ویدیوها اعمال میکند. برای مثال این فناوری میتواند صورت انسان را از یک پای لیمو در تصویر تشخیص دهد، و بهترین افکت تصویری برای هر یک از آنها را مشخص میکند.
مجموعه فراوانی از این نوع اپلیکیشنها وجود دارد که همگی مجهز به فناوری ایجاد افکتهای تصویری پویا و کاربردی هستند.
مثالی دیگر از افکتهای تصویری خودکار که توسط هوش مصنوعی ایجاد میشود، Auto Draw است. این یکی از آزمایشهای هوش مصنوعی گوگل است که بهطور خودکار طرحهای اولیهای که کشیدهاید را کامل میکند و نسخهای از آن ارائه میکند که بهتر از چیزی است که میتوانستید در چند ثانیه با ماوس بکشید. همه اینها فقط با یادگیری ماشین امکانپذیر شده است: هر قدر افراد بیشتر از یک ابزار خاص استفاده کنند و طرحهایشان را بکشند، هوش مصنوعی نیز اطلاعات بیشتری در مورد آنچه طراح میخواهد بکشد یاد میگیرد.
فناوریهایی از این قبیل، طراحی را برای عده بیشتری از مردم ممکن میکنند. طراحان میتوانند بدون نیاز به صرف انرژی زیاد، طرحهایی که میخواهند بکشند را جذابتر و کیفیتش را بالاتر ببرند. این نیز مثالی دیگر از کاربرد هوش مصنوعی بهعنوان یک فناوری کمکی است که سعی ندارد شغل شما را بدزدد.
نسل کاملی از این نوع اپلیکیشنها وجود دارد که مجهز به فناوری هستند که میتوانند سبکهای تصویری پویا و مولدی برای ارتقای تواناییهای طراحان ایجاد نکند.
مثال دیگری میخواهید؟ لوگوهای داینامیک مانند لوگوی اپراتور موبایل برزیلی Oi با متغییرهای رنگ و فرمت که توسط یک الگوریتم ایجاد میشوند، از گرایشات جدید در حوزه برندسازی و هوش مصنوعی هستند.
۴. شخصیسازی تجربه کاربری
سایتها هر روزه هوشمندتر میشوند و از چند دسته اطلاعات کاربری برای ارائه تجربه کاربری شخصیسازیشدهتری به بازدیدکنندگان استفاده میکنند، اطلاعاتی مانند: ساعت روز، موقعیت کاربران، نوع دستگاهی که استفاده میکنند، روز هفته و البته مجموعهای از دادههای اصلی و سیگنالها که هر روز بیشتر شده و کاربران حتی از وجودشان خبر ندارند. بررسی دقیق همه این عوامل میتواند بینش خلاقانهای به شما ارائه کند تا بدانید کاربران احتمالاً در زمان رجوع به سایت شما دنبال چه چیزی خواهند گشت.
اما تصمیمگیری برای اینکه به چه چیزی توجه کنیم یا با این اطلاعات چکار کنیم، همیشه توسط افرادی در یک تیم متشکل از استراتژیستها، طراحان و کارشناسان فناوری صورت میگیرد که سعی میکنند تمام احتمالات و کاربردهای ممکن را در نظر بگیرند.
وقتی رباتها شروع به تصرف این بخش از کارها کنند، آن زمان است که توانایی مشخص کردن موارد استفاده و شخصیسازی کردن آنها در سطح بالا، برای شرکتهای بیشتری ممکن و کاربردی خواهد شد.
شخصیسازی بیشتر در تجربه کاربری، به معنی تناسب بیشتر با نیازهای کاربر است که در نهایت به نرخ تبدیل بهتر منجر میشود.
۵. تحلیل حجم زیادی از اطلاعات
هر روزه سیستمهای بیشتر و بیشتری شامل سایتها، اپلیکیشنها و سرویسهای دیجیتال به وجود میآیند. به دنبال آن تعداد کاربران هم افزایش مییابد. هر بار که یک کاربر با یکی از این سیستمها کار میکند، اطلاعات ایجاد میشود. حجم زیادی از اطلاعات. این تازه اول رشد هوش تجاری است. فرآیندهای تحلیل داده به شدت پیچیدهتر میشوند، از منابع مختلف بسیار معتبرتر و اطلاعات باارزشتری استفاده میکنند . این اطلاعات به طراحان و صاحبان محصولات کمک میکنند بتوانند در بخش طراحی، تصمیمهای آگاهانهتری بگیرند.
در آینده نزدیک بسیاری از فرآیندهای گردآوری و تحلیل داده توسط هوش مصنوعی انجام خواهد شد. البته به این معنی نیست که ما به کارشناسان تحلیل داده کمتری احتیاج خواهیم داشت، بلکه همان تعداد تحلیلگر قادر خواهند بود تحلیلهای بهتر و عمیقتری را درباره تعاملات کاربران با محصولات یا خدمات به دست آورند.
نکته دیگر این است که روشهایی مانند تست A یا B میتوانند بهصورت خودکار و بدون دخالت انسان شروع شوند. رباتها قادر خواهند بود تا:
- حوزههای قابل بهینهسازی در محصول را شناسایی کنند.
- بفهمند این بهینهسازی به چه شکل قابل اجرا است؟ (جایگزینی یک کلمه؟ تغییر رنگ یک دکمه؟ تغییر چینش ماژولها در صفحه؟)
- تغییر مورد نظر را اعمال کرده و تست A یا B را انجام دهند.
- نتایج را تحلیل کند و تصمیم بگیرد کدام نسخه بهتر عملکرد بهتری دارد.
- محصول را با طراحی جدید بروزرسانی کند و چرخه را دوباره تکرار کند.
مقاله مرتبط: راهنمای انجام تست A/B و کاربرد پذیری
در آینده نزدیک درباره «سایتهایی که خودشان را بهینهسازی میکنند» بیشتر و بیشتر خواهیم شنید. این رباتها خواهند بود که اکثر کار را انجام میدهند، در حالی که طراحان استراتژیستهایی خواهند بود که نقشه تمام کار بهینهسازی را میچینند.
۶. استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود تجربه کاربری
این مورد یکی از مطمئنترین اما کم شناختهشدهترین موضوعات است. تجربیات کاربری که توسط هوش مصنوعی اعمال شوند به تازگی شروع به کار کردهاند، اما طولی نخواهد کشید که تجربیات هوشمند جای خود را پیدا کنند.
چند مثال در این حوزه را میبینیم:
فیسبوک از هوش مصنوعی برای شناخت محتوای داخل تصویری که آپلود میکنید استفاده میکند. دو کاربرد عملی اینجا وجود دارد: ۱. فیسبوک برای کاربرانی که اختلال بینایی دارند و از نرمافزارهای خواننده صفحه برای بازدید از این پلتفرم استفاده میکند، میتواند محتوای تصویر را «بخواند» ۲. فیسبوک با دانستن اینکه چه چیزی در تصویر است، میتواند تبلیغات مرتبطتری با سلایق شما را به شما نمایش دهد (و البته هزینه بیشتری را هم از آگهیدهنده دریافت کند).
اخیراً گوگل نیز سرویس ترجمه خود را بروزرسانی کرده است و عناصری از هوش مصنوعی در آن اعمال کرده است که بتواند جمله را تحلیل و ترجمه کند.
گوگل بهتازگی فناوری جستجوی تصویر خود به نام Google Lens را معرفی کرده است که آن هم از هوش مصنوعی استفاده میکند تا بفهمند دوربین کاربر چه چیزی را نشانه رفته است و محتوایی مرتبط به آن را نمایش دهد.
دیگر نیازی نیست از چتباتها و ابزارهای کمکی مجازی بگوییم که بشدت هوشمند شدهاند و میتوانند مکالمات بسیار طبیعیتری با کاربران داشته باشند. معنی پیشرفتهای اخیر هوش مصنوعی برای یک طراح، این است که با فکر به مکالمات ردوبدل شده بین کاربران و رباتها میتوانند ایدهها و انتخابهای بیشتری را از آنها بدست آورند.
شاید دقت کرده باشید که در هیچ یک از مثالهای ذکر شده، رباتهای شغل شما بهعنوان یک طراح را «ندزدیدند». فناوری میتواند در انجام خودکار امور تکراری به ما کمک کند و وقت کمتری از ما بگیرد تا بتوانیم زمان خود را روی بخشهای استراتژیک تر طراحی متمرکز کنیم. بتوانیم تجربهای طراحی کنیم که برای کاربران شخصیتر، مرتبطتر، هوشمندتر و کارآمدتر باشد.
جالب بود . مرسی