فرم های الکترونیکی، نسخه تکامل یافته فرمهای کاغذی هستند. مجموعهای از برچسپها، جعبهها و دوایر که برای محدود کردن ورودیها طراحی شدهاند و سیر پردازش داده را آسان تر کردهاند.
فرمها معمولاً سرد و بی روح به نظر میرسند. در نتیجه، واکنش ما به آنها نیز سرد و بی روح خواهد بود. ما در فرمها جزئیات را در نظر نمیگیریم. شاید اگر دوستی همین سؤال را از ما میپرسید با جزئیات به او توضیح میدادیم اما در کامپیوتر همچین رویهای در کار نیست. کامپیوتر فقط داده میخواهد و هیچ چیز برایش مهم نیست. درست شبیه کسی است که دارید با او صحبت میکنید و او به حرفهای شما گوش نمیدهد. وقتی کسی به سخنان شما گوش نمیدهد، چرا زحمت صحبت کردن را به خود میدهید؟
درست مثل بسیاری از وسایل دیجیتال، فرمهای وب نیز بسیار تحت تأثیر نمونههای پیشین خود قرار دارند. ما از چهار وجهیهای سفیدی برای نوشتن در آنها برخورداریم درست شبیه دفتر و کاغذی که از قبل داشتیم. اکنون چیزها تغییر کرده است اما هنوز خودمان را با تغییرات وفق ندادهایم و هنوز با همان ذهنیت صد سال پیش داریم پیش میرویم.
تکنولوژی ما را از این قید و بندها رهانیده است. ما اکنون ابزارهایی در دست داریم که با آنها میتوانیم تعاملات انسانیتری را میان انسان و کامپیوترها برقرار سازیم.
ما به سرعت در حال رسیدن به زمانهی شناخت، پردازشهای طبیعی زبانی و هوش مصنوعی در سطحی هستیم که بتوانیم مکالمات معنیداری را با تکنولوژی انجام دهیم. اکنون، ابزارهای ما آنقدر کافی هستند که بتوانیم بعضی از این تجارب را عملی سازیم.

چگونه میتوانیم از این ابزارها برای انسانیتر کردن فرمها استفاده کنیم؟
در ابتدا میبایست ذهنیتهای از پیش تعیین شدهی خود در تعریف رابط کاربری را تغییر دهیم. برای متمرکز شدن بر ساختن یک تجربهی طبیعیتر و استفاده از تکنولوژی به راش پوشاندن، و نه حذف کردن، محدودیتهای مورد نیاز برای اجرای عملیاتها.
در طول سالیان گذشته با محصولاتی روبرو بودهایم که سعی داشتهاند تعاملات ما با تکنولوژی را انسانیتر و طبیعیتر کنند. Siri، Alexa، روبوتهای چت و … همگی در حال بردن ما در مسیر صحیح هستند اما هنوز نتوانستهایم این تجربیات را به شیوهی معنیداری به صفحات وب بیاوریم.
پتانسیل زیادی در پیاده سازی رابطهای محاورهای بر روی وب وجود دارد اما هنوز شاهد هستیم که به هنگام جمعآوری داده کارمان را به ورودیها و خروجیها محدود کردهایم.
افرادی هستند که در حال حاضر دارند بر این موضوع کار میکنند. به عنوان مثال Jack، یک شرکت خدمات بیمهای، اخیراً صفحهای جذاب را برای گردآوری دادههای مورد نیاز برای مهیا کردن یک بیمهنامه منتشر کرد.
در حالی که جوابها هنوز دچار محدودیت هستند، اما طراحی فرآیند جمعآوری داده تجربهای دوستانه و لذتبخشی را به کاربر ارائه میدهند.
شاید درست کردن یک فرم استاندارد وب برای گردآوری داده کاری سادهتر میبود اما با ایجاد یک متد تعاملی با کاربر و وارد شدن به گفتگو با او، جک موفق به ساختن موردی شده است که بسیار انسانیتر شده است.
مدتی پیش بود که Adrian Zumbrunnen با رونمایی از سایت شخصی محاورهای خود بر روی وب توجه همه را به خود جلب کرد. آدریان رابطی طراحی کرده بود که با دست چینی از واکنشهای پیش فرص برای راهنمایی کردن کاربر در طول فرآیند معرفی کارش در حوزهی UI/UX استفاده میشد. آدریان بهطور هوشمندانهای میفهمید که کاربر از چه طریقی به سایت او دسترسی پیدا کرده است و از آن به عنوان سیگنالی برای فهمیدن پیش زمینهی ذهنی کاربر استفاده میکرد.
ما انگار در مسیر مشخصی در حال حرکت هستیم اما هنوز چیزی این بین کم است. برای ساختن یک رابط محاورهای قدرتمند، تکنولوژی میبایست قادر باشد که قصد و نیت کاربر و ذهنیتاش را درک کند. ما میبایست با استفاده از چت باکسها رابطهایی را توسعه دهیم که مردم بتوانند با زبان مادری خودشان با آنها تعامل داشته باشند.
این رابط میبایست قبل از شروع تعامل ما با تکنولوژی از موجودیت ما آگاه باشند. این تکنولوژی بنیادی هم اکنون در اختیار ما است. ما به آن “تکمیل خودکار” (Autofill) در مرورگر میگوییم. تمامی جزئیاتی که در یک مکان گردآوری شدهاند را میتوان در سایتها با یک درخواست ساده در دسترس قرار داد.
این رابط میبایست خودش را مبتنی بر محتوای موقعیت تطبیق دهد. اینکه آیا شما مکالمه را از طریق صفحهی پشتیبانی یک سایت شروع کردیم یا صفحهی اصلی سایت بازاریابی؟ این سیگنالها میتوانند به ما در فهم ذهنیت کاربر کمک کنند و از این رو میتوانیم کاری کنیم که سیستمها بتوانند به درستی به این درخواستها پاسخ دهند. این همان کاری بود که سایت آدریان به خوبی آن را انجام میداد.
چگونه میتوان یک فرم ثبت نام را با چیزی تعاملیتر جایگزین کنیم؟

ما امروز این دادهها را در اختیار داریم، اما گرد آوری تمامی آنها برای خلق چنین تجربهای بسیار مشکل است.
در این رابطه مواردی همچون مفاهیم دسترسیپذیری، حریم خصوصی، پشتیبانی چند زبانه، طراحی احساسی و دوستانه را در نظر داشته باشید. اینها همگی چالشهایی هستند که میبایست بر آنها پیروز شویم اگر بخواهیم عصر جدیدی از تعاملات معنیدارتری با تکنولوژی معرفی کنیم.
تا به حال کارهای چشمگیر زیادی در این حوزه انجام شده است اما هنوز راه درازی پیش رو داریم. آینده همین نزدیکی است، اگر شجاعت دسترسی به آن را داشته باشیم.
افزودن دیدگاه