روشهای ایجاد احساس مشارکت در کارکنان هنگام تغییر سازمانی
در تجارت، تغییر ناگزیر است؛ اما حتی مدیران زبده هم با مقداری «مقاومت در برابر تغییر» روبرو خواهند شد. درعینحال، هیچ انگیزهای بهتر از حس مالکیت نمیتواند فردی را به فعالیت وادارد و این درباره کارکنان یک سازمان هم صادق است.
با ایجاد احساس شراکت در کارکنان، آنها را تشویق کنید تا در اجرای دگرگونی سازمانی به شما کمک کنند. در این مقاله نکتههایی را ارائه میدهیم که به شما کمک میکند تا این احساس مشارکت و سرمایهگذاری را به کارکنان خود منتقل کنید.
دو محرک اصلی برای تغییر را شناسایی شده است: تغییر عملکردی و تغییر فرهنگی
تغییر عملکردی همان چیزی است که نامش بیان میکند. سازمان شما باید تغییر کند تا قادر باشد با سرعت زیاد توسعه همگام باشد یا حتی دقیقتر، با سرعت زیاد از مشکلات عبور کند.
بیشتر استراتژیها روی بهینهسازی تجربه کاربری تمرکز میکنند، مانند مشاوران ماشینی در خدمات مالی، هوش مصنوعی در کالاهای مصرفی و فراموش نکنیم، دستیار صوتی خرید در غول تجارت الکترونیک، Amazon!
اما علاوه بر کوشش برای عملکرد، در میان اینهمه تحولات مداوم، بسیاری از سازمانها بهسختی، کارکنان بااستعداد پیدا میکنند که البته جای تعجبی هم ندارد.
نرخ بیکاری پائین، ۹/۳%، به همراه آنچه ظاهراً کمبود کارکنان ماهر در نظر گرفته میشود، یک بازار کار محدود ایجاد کرده است؛ بهعبارتدیگر، کارفرمایان با یک اختلال دیگر در پیدا کردن کارکنان ماهر روبرو هستند.
بیشتر مدیران در جستجوی راههایی برای ایجاد محیط کار جذاب و باانگیزه هستند. ایدهآلتر است که تغییری که آنها در جستجویش هستند، سیستمگرا باشد، مانند تعیین اهداف سازمانی و استفاده از آن در تعیین فرهنگ سازمان، اعلام تصمیمات و ارزیابی پیشرفت سازمان.
شکاف فرهنگی!
نیازی به یادآوری نیست که در هنگام تغییرات، نقش مدیریت قوی در هدایت پرسنل بسیار مهم است. کارکنان برای داشتن تصویری شفاف از تغییرات سمت، مسئولیت و کارشان، به سراغ شما خواهند آمد؛ و بهعنوان مدیر کسبوکار، به شما بستگی دارد که دلایل شفاف، برای لزوم مسیر جدید سازمان، ارائه دهید.
طبیعی است که شما باید به چیزی بیش از گزارشهای مستقیم گوش فرا دهید، چراکه مدل سنتی «دستور دادن و کنترل کردن» نتیجه نخواهد داد. باید به همه کارکنان توجه کنید تا به شکلگیری تغییرات کمک کنید و حس مالکیت همگانی نسبت به آنها ایجاد کنید. سهیم کردن همه پرسنل، حس اعتماد را در سراسر سازمان ایجاد خواهد کرد و به کارکنان شانس مشارکت میدهد تا نقش فعالی در تغییر سازمانی داشته باشند.
مقاله مرتبط: چرا کارمند و پیرو بودن بد نیست؟
در حال حاضر این قضیه بیشتر نمایان است، چراکه برخی شرکتها روی تنوع قومی و تساوی حقوق زن و مرد در محل کار تمرکز کردهاند. برای نمونه HP، بهتازگی برنامه #MoreLikeMe را برای فستیوال بینالمللی خلاقیت شیرهای کن، راهاندازی کرده که بر اساس نتیجه تحقیقاتی است که فواید تنوع قومی در محل کار را نشان میدهد. همینطور که شرکتهای بیشتر مشکلاتی مانند تساوی حقوق در محل کار را اولویت خود قرار میدهند، بسیار مهم است که همه سازمان را، درگیر این مسائل عمومی و اجتماعی کنیم.
با همه اینها، شما هنوز ممکن است باکمی مقاومت روبرو شوید. بههرحال، بودن در میان تحولات اساسی سازمان، میتواند آزاردهنده و ناامیدکننده باشد. نکتههای ارائهشده در ادامه مقاله، در رفع این احساسات کارکنان، در هر مرحلهای از تغییر سازمانی به شما کمک خواهند کرد:
کلیه کارکنان را سهیم کنید
اگر میخواهید که کارکنان احساس شریک و سرمایهگذار را داشته باشند، سؤالات و نگرانیهای آنها نباید نادیده گرفته شود. جلسه تشکیل دهید و اطلاعات را به اشتراک بگذارید. گروههای تمرکز تشکیل دهید تا روی راهحلها کارکنید و باهم برنامه initiative خلق کنید.
مقاله مرتبط: فرهنگ سازمانی چیست؟
درباره تغییرات، بازخورد آنها را جویا شوید و بر اساس آن عمل کنید. هنگامیکه کارکنان را در نظر نمیگیرید، تمام تلاش خود برای استخدام کارکنان ماهر را به هدر دادهاید.
تغییر را جشن بگیرید
بهاحتمالزیاد، برای اجرای تغییرات، برنامهریزی و زمانبندی کردهاید تا تأثیر منفی آنها روی کسبوکار را به حداقل برسانید. در این صورت به همهکسانی که مستقیم درگیر مراحل هستند، فرصت تأمین همه ابزار و منابع لازم را میدهید تا مرحله گذار بهآسانی انجام شود؛ اما در هر مرحله، فرصتی پیدا کنید تا با کل مجموعه ارتباط داشته و جشن بگیرید.
از درون به بیرون نگاه کنید
هرازگاهی، مدیران بر تأثیر تغییرات روی تجارت و فروش، بیشازاندازه تمرکز میکنند که از تأثیر آنها بر روی مشتریان داخلی خود غافل میشوند. هرگز اهمیت آموزش در آرام کردن اضطراب و ایجاد اشتیاق را دستکم نگیرید. بااینحال، روش «یک سایز برای همه» را هم در آموزش در نظر نگیرید. تحقیق کنید که کارکنان شما به چه چیزی اهمیت میدهند و چه متد یادگیری را ترجیح میدهند. هدف نهایی، ایجاد احساس امنیت و حمایت در همه کارکنان، در طول مسیر تغییرات سازمانی است.
سازمانها نمیتوانند تغییر کنند، مگر اینکه مدیران آنها هم آماده باشند که تغییر کنند! شما افق هدف و مسیر را برای سازمان خود تعیین میکنید و همین افق است که کارکنان را تشویق خواهد کرد تا با آغوش باز به استقبال تغییر بروند.
فراموش نکنید که خوب یا بد بودن تغییر، همیشه از شما شروع خواهد شد.