چگونه منتور بهتری شویم؟
اگر در حرفه خود پیشرفت کردهاید، احتمالاً در این مسیر افراد حرفهای به شما کمک کردهاند. شاید از طریق دانشگاه با شرکتی آشنا شدید که دوران کارآموزی خود را بگذرانید یا دورههای مختلفی را بهعنوان کارآموز فصلی گذراندهاید و دوران ابتدایی کار خود را به این طریق طی کردهاید؛ اما شما بهمرور زمان پیشرفت کردهاید و حالا در جایگاه یک حرفهای قرار گرفتهاید. اغلب افراد در دنیای کسبوکار، شغل خود را از پایینترین درجه آغاز میکنند و خودشان را بالا میکشند و جایگاه بهتری به خود اختصاص میدهند؛ اما نکتهای که وجود دارد، بیشتر این افراد بهتنهایی این مراحل را طی نکردهاند.
حالا که شما در شغل خود به جایگاه مطلوبی رسیدهاید و احساس راحتی میکنید، نوبت شماست که دیگران را هدایت کنید. مسیری که شما طی کردهاید میتواند الهامبخش و راهنمای سایرین باشد، قدم بعدی شما تبدیلشدن به یک راهنما یا منتور است.
جیمز نوتال (James Nuttall)، مدیر محتوای سایت It Works Media در این باره میگوید «منتورها بسیار ارزشمند هستند، نهفقط به خاطر راهنماییها و آموزشهایی که به یک فرد جدید ارائه میدهند، آنها قوت قلب نیز هستند.»
او در ادامه اینچنین میگوید «یک راهنما در گذشته یک نوجوانی بوده است که به یک حرفه کاملاً جدید و ناآگاه وارد شده، برای همین الان میتواند نگرانیها و ترسهای افرادی که در جایگاه او قرار گرفتهاند را درک کند. به همین دلیل، آنها به یاد میآورند در گذشته هنگام چنین شرایطی چه احساسی داشتند و قادر خواهند بود افراد دیگر را در این مسیر هدایت کنند.»
مقاله مرتبط: ویژگی های یک سرمایه گذار مناسب برای استارتاپ ها
برای اینکه بدانید چگونه منتور بهتری شویم، ابتدا باید با سایر مربیهایی که فکر میکنید با شما هماهنگ هستند ارتباط بگیرید و سعی کنید تا با کمک کار گروهی، تواناییهای مربیگری خود را بیشتر کنید. در اینجا برای شما ۴ روش برای تبدیلشدن به یک راهنمای بهتر جمع آوری شده است.
ارتباط بگیرید و گوش دهید
فردی که هدایت میکنید باید بتواند خودش مسیر شغلی که در نظر دارد را ببیند. شما حضور دارید تا به او در رسیدن به اهدافش کمک کنید؛ بنابراین نباید بیش از حد علاقه یا عقاید خود را در مسیر او قرار دهید. از او بپرسید چه چیزی دوست دارد و از شما انتظار دارد که چه کاری برای او انجام دهید، پشتیبانی کنید، راهنمایی کنید یا فقط بینش و نظرات خود را ارائه دهید.
این بدین معنا نیست که شما نباید شخصیت خود را در این ارتباط وارد کنید. در عوض اهداف خود را همانند یک کانالی قرار دهید که به شما کمک میکند پیش بروید. بهعنوانمثال، شاید میخواهید به کسی که دقیقاً در جایگاه گذشته شما قرار دارد کمک کنید، یا میخواهید به شخصی فرصتهایی بدهید که به دلیل کمبود منابع شانس داشتن آن را نداشته است. اشتیاق شما باید در تلاش شما آشکار باشد- اهداف شما باید خالص باشند و در نهایت خودتان نیز از آن بهنوعی سود ببرید.
سارا دین (Sarah Deane)، مؤسس شرکت effectUX در این باره میگوید «تعریفی از اینکه فرد کارآموز قرار است چه نفعی از حضور شما ببرد داشته باشید و اینکه چرا اصلاً میخواهید منتور شوید، این کار شما را قادر میسازد بتوانید انتظاراتتان را مشخص کنید، به روی اهداف این ارتباط توافق کنید و این ارتباط را بهخوبی پیش ببرید.»
در نظر داشته باشید، مربی بودن به معنای یک گفتگوی یک طرفه نیست، بلکه باید یک مباحثه باشد که تفکرات جدیدی را ارائه و تقویت میکند و سؤالات و نگرانیهای موجود را برطرف میکند.
این مسئله همچنین باید بدون قضاوت رخ دهد. اگر فردی که هدایت میکنید اعتماد به نفس سؤال پرسیدن ندارد، شما باید راهی بیابید تا اعتماد او را جلب کنید و کاری کنید آن شخص بتواند اعتماد به نفس خود را تقویت کند.
دین میگوید «مهم است بدانید فردی که هدایت میکنید چه چالشها، اهداف، علاقهمندیها و احساساتی دارد تا بتوانید به بهترین شکل او را راهنمایی و پشتیبانی کنید. سعی کنید آنها را در مسیرشان تشویق کنید.»
انتقاد سازنده ارائه دهید
قرار نیست شما فرد کارآموز را قضاوت کرده یا به او توهین کنید، اما در عین حال نباید نظرات خودتان را برای اینکه به فرد لطمهای وارد نشود ارائه ندهید. همیشه راهی وجود دارد که انتقاداتتان را بدون اینکه به روحیات افراد آسیبی وارد شود ارائه دهید.
نوتال (Nuttall) میگوید شما باید با سیاست و موقعیت شناس باشید، بخصوص وقتی میخواهید نگرانیهایتان را برای فرد بازگو کنید. بهجای اینکه فقط به اشتباهات یا کمکاریهای فرد اشاره کنید، نکات مثبت را نیز بیان کنید، سپس فرد را راهنمایی کنید تا کارش را بهبود بخشد و ارتقا دهد.
«هرکسی را که راهنمایی میکنید قرار نیست همهچیز را در تلاش اولش بهدرستی انجام دهد، بنابراین باید نظرات و انتقادات سازنده خود را به او بگویید تا بتواند پیشرفت کرده و نقاط ضعف خود را برطرف کند.»
اگر کارمند شما احساساتی و تدافعی برخورد کرد تا جایی که میتوانید از او پشتیبانی کنید. از تجربیات خود در این مسیر برای او بگویید و بهسادگی توجه فرد را به پیشرفت و دستاوردهایی که پیش رویش قرار گرفته جلب کنید.
همدلی را تمرین کنید
این بسیار مهم است تا با کارآموز خود ارتباط بگیرید و دیدگاه و احساسات او را درک کنید. اگر روز بدی را میگذراند، شما باید کاری کنید تا انرژی بیشتری بگیرد و از این سختی عبور کند.
نوتال میگوید، «همدلی یک مشخصه مهم و اساسی برای یک راهنمای خوب است. شما باید بدانید کارآموز شما چه احساسی دارد و بهترین روش برای هدایت او چیست.»
شاید به این فکر کنید که همدلی آموختنی نیست، اما با تمرین شما میتوانید احساس همدلی را در خودتان تقویت کنید. این کار نیاز به تلاش دارد: بیشتر گوش دهید، کنجکاو باشید، به تفاوتهای افراد احترام بگذارید، قضاوت را کنار بگذارید و انگیزهها و مفاهیم نادرست را از خود دور کنید.
برای مثال، شما نمیتوانید از همه انتظار داشته باشید به همان حد که شما پیشرفت کردید، پیشرفت کنند. تواناییها، علایق و تجربه شما متفاوت بوده است؛ بنابراین نباید انتظارات خیلی سریعی از کارآموز خود داشته باشید.
«شاید گفتنش از انجام دادنش آسانتر باشد، به همین دلیل است که صبر و حوصله یکی دیگر از مشخصههای یک منتور و راهنمای خوب است- همه قرار نیست به همان سرعتی که شما موضوعات را درک کردید، درک کنند یا روشی که شما پیش گرفتید را مؤثرترین روش بدانند.»
اگر روال کاری شما کمکی نمیکند، آن را تغییر دهید. با شرایط سازگار شوید و در این مواقع کارآموزتان را در تصمیمگیریها شرکت دهید.
بگذارید کارآموزتان تصمیمات را بگیرد
به دلیل اینکه فکر میکنید بهتر میدانید؛ ممکن است اغلب اوقات خودتان سکان را در دست بگیرید و اجازه کار به کارآموزتان ندهید. این روشی نیست که بخواهید پیش بگیرید.
خودتان را یک مربی رانندگی تصور کنید: شما در صندلی مسافر نشستهاید و میگذارید کارآموزتان تمام مسیر را براند. هرچند، شما هنوز آنجا هستید تا پیشنهاد دهید، مسیر را نشان دهید و حتی در صورت لزوم ترمز اضطراری بگیرید.
نوتال در این باره میگوید، «عنصر استقلال را به ساختار خود اضافه کنید تا روابط بهتری با فردی که هدایت میکنید بگیرید و اعتماد او را بالا ببرید. به آنها مسئولیت بدهید و بگذارید خودشان تصمیم بگیرند. این کار به آنها شجاعت میدهد برای خودشان فکر کنند و اعتمادشان نسبت به خودشان بالاتر برود، چراکه این کار نشان میدهد شما به آنها اعتماد دارید.»
اگر به کارآموز خود باور دارید، باید اجازه دهید خودش کار را کنترل کند. با این کار موجب میشوید ایمان و اعتماد فرد به خودش و شما بیشتر شود.