راهنمای مقدماتی طرح کسبوکار یا Business Plan
حتماً شما هم این مثل معروف را شنیدهاید که: «هدف بدون برنامه فقط یک آرزو است.».
به همین ترتیب، یک استارتاپ بدون Business Plan یا طرح کسبوکار فقط کمی بیشتر از آن و فقط یک ایده است و دیگر اهمیتی ندارد که این ایده چقدر ممکن است خلاقانه و ابتکاری باشد.
اگر میخواهید برای اولین بار کسبوکار خود را شروع کنید یا هنوز پیگیر بالا و پایین کردن ایده خود هستید، احتمالاً مفهوم کسبوکار خود را برای دوستان یا اعضای خانوادهتان شرح دادهاید. و اگر خوششانس بوده باشید، کسی از اینبین به شما گفته است که داشتن یک طرح کسبوکار که خوب روی آن فکر شده است برای هر کارآفرین ضروری است.
اما چیزی که احتمالاً کسی به شما نگفته این است که چرا داشتن یک طرح کسبوکار تا این حد مهم است، چه عناصری در آن وجود دارد و چگونه این طرح را ارائه بدهیم که سرمایهگذاران را ترغیب به سرمایهگذاری روی ایده ما کند.
در این پست میخواهیم راهنمای قدمبهقدم بیزنس پلن یا طرح کسبوکار را با شما به اشتراک بگذاریم.
تعریف طرح کسبوکار
اولین نکتهای که باید بدانید این است که طرح کسبوکار دقیقاً چیست؟
به زبان ساده، طرح کسبوکار یک نقشه راه دقیق از کسبوکار شماست. یک سند نوشتهشده که به خوانندگان و سرمایهگذاران میگوید که اهداف کسبوکار شما چیست و برای دستیابی به این اهداف میخواهید چه قدمهایی بردارید.
حتماً داستانهایی را از مؤسسان استارتاپها شنیدهاید که در یک رستوران یا کافه نشستهاند و ناگهان فکری بکر به ذهنشان خطور میکند. لحظه الهام و آنها سریعاً طرح خود را روی کیسه کوکتل مینویسند.
این چیزی شبیه به یک ایده رمانتیک در دنیای استارتاپ است. اما اگر شما تجربهای مشابه با این دارید، باید طرح کسبوکار خود را به پایهایترین و سادهترین شکل بسازید. درحالیکه یک بیزنس پلن کوتاه و یک صفحهای میتواند در شرایط خاصی کافی باشد، تبدیل کردن چیزهای نوشتهشده روی یک بسته کوکتل به یک طرح کسبوکار جامع و قابلاجرا به تلاش نیاز دارد.
ما در اینجا از واژه « قابلاجرا» استفاده کردیم، زیرا بهترین طرحهای کسبوکار وظیفهای فراتر از آگاه کردن خواننده از اهداف بیزنس را بر دوش دارند و درواقع آنها را هیجانزده و قانع میکنند که فرصت را از دست ندهند و در مسیر موفق شدن شرکت به شما ملحق شوند.
چگونه این کار را انجام دهیم؟
با دادن پاسخهایی سطح بالا به سؤالات بزرگ و اساسی خوانندگان، آنها در مییابند که کسبوکار شما به کدام سو میرود. این سؤالات در دو دستهبندی قرار میگیرند: سؤالات «چرا» دار و سؤالات «چگونه» دار.
سؤالات چرا دار:
چرا این؟
چرا حالا؟
چرا شما؟
سؤالات چگونه دار:
چگونه پول به دست خواهید آورد؟
چگونه مشتریان را جذب میکنید؟
چگونه کسبوکارتان را رشد میدهید؟
در فرآیند پاسخدهی به این سؤالات، طرح کسبوکار شما باید نشان دهد که شرکت شما موارد زیر را در اختیار دارد:
محصول/ سرویس مناسب
بازاری مناسب (در زمان مناسب)
تیم مناسب
استراتژی مناسب
چرا به یک طرح کسبوکار نیاز دارید و چگونه میتواند به شما کمک کند؟
داشتن یک طرح کسبوکار تر و تمیز و آماده ممکن است حس یک مؤسس بودن را به شما منتقل کند. اما این چیزی فراتر از پرداختن به حرکات است. با طرح این ادعا که شما به یکی از موارد گفتهشده نیاز دارید، میتوانید با شفافیت بیشتر بهپیش بروید.
حالا چند دلیل برای چرایی این موضوع را ذکر میکنیم:
۱- برای بهینهسازی استراتژی
طرح کردن اهداف و تحقیق کردن در مورد بازار به شما کمک میکند تا ترندهایی که ممکن است بهپیشرفت شما کمک کنند یا به آن آسیب برسانند را شناسایی کرده و به شما امکان میدهد تا استراتژیهای رشد خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
۲- برای هدایت کردن مسیر
طرح کسبوکار به شما کمک میکند تا اهداف خود را سازماندهی کرده تا بتوانید متوجه شوید که چه اهدافی را باید تعیین کرد، کدامیک را باید در اولویت قرار دارد و بدون رفتن به بیراهه به این اهداف رسید.
۳- برای قانع کردن سرمایهگذاران به تأمین مالی کسبوکار شما
سرمایهگذاران باید شواهدی را ببینند که آنها را قانع کند که چرا باید و وقت و سرمایه خود را روی کسبوکار شما قرار دهند و چگونه میتوانند سرمایه خود را بازپس گیرند. طرح کسبوکار در این زمینه به شما کمک میکند.
۴- هموارتر کردن مسیر دریافت وام کسبوکار
اگر میخواهید از بانک برای کسبوکار خود یک وام دریافت کنید و اگر بانک این درخواست شما را رد کرد، میتوانید با نشان دادن طرح کسبوکار شانس خود برای دریافت وام را افزایش دهید.
۵- برای ایجاد اتحادهای استراتژیک
طرح کسبوکار میتواند برای ارتباط بخشهای مختلف کسبوکار جهت حفظ مشارکتهای بالقوه مورداستفاده قرار بگیرد.
۶- برای فروش کسبوکار
اگر خواستید کسبوکار خود را به فروش برسانید، بیزنس پلن میتواند در کمک به خریدار برای درک بهتر قیمت سازمان شما مؤثر باشد.
چه کسی به طرح کسبوکار نیاز دارد؟
بسیاری از افراد بر این عقیدهاند که تنها استارتاپهایی که به دنبال دریافت منابع مالی هستند باید طرح کسبوکار داشته باشند و وقتیکه این منابع مالی تأمین شد، طرح کسبوکار نوشتهشده به داخل یک کشو پرت میشود و تا آخر عمرش خاک میخورد.
این گفته چندان دقیق نیست. اما چه کسی به یک طرح کسبوکار نیاز دارد؟
۱- استارتاپی که به دنبال دریافت منابع مالی است
اگر شما استارتاپی هستید که میخواهید با دریافت منابع مالی سرمایه خود را افزایش دهید، خب همانطور که پیشتر هم گفتیم داشتن یک طرح کسبوکار برای شما ضروری است. البته داشتن چنین طرحی لزوماً نمیتواند تضمینکننده دریافت سرمایه باشد. اما نداشتن آن هم شانس دریافت منابع مالی را کاهش میدهد.
۲- شرکتهای پابرجا که کسبوکار خود را مدیریت میکنند
برخلاف استارتاپها، شرکتهایی که هم اکنون در حال فعالیت هستند از بیزنس پلن برای هدایت کردن کسبوکار و شتابدهی و رهگیری رشد خود استفاده میکنند. شرکتهای پابرجا همچنین از طرحهای کسبوکار برای متقاعد کردن مشتریان به خرید یا به دست آوردن شرکای بالقوه و کارمندان خاص بهره میبرند.
چگونه نوع مناسب طرح کسبوکار را انتخاب کنیم؟
بسته به مرحله رشد شما و هدفی که در ذهن دارید، طرح کسبوکار میتواند چندین شکل مختلف داشته باشد.
برای مثال، اگر شما استارتاپی هستید که میخواهید سرمایه کاپیتال خود را افزایش دهید، طرح کسبوکار شما با آن شرکتی که بیشتر نگرانیاش برنامهریزی داخلی و هدایت کردن کسبوکار است فرق خواهد داشت.
بیایید نگاهی سریع و گذرا به رایجترین نمونهها داشته باشیم.
۱- یک طرح کسبوکار استاندارد
اگر هدف شما این است که سرمایهگذاران را به پشتیبانی از کسبوکار خود قانع کنید، یک طرح کسبوکار استاندارد یا بیزنس پلن خارجی رایجترین نمونهای است که به آن نیاز دارید.
مقاله مرتبط: ٥ چیزی که باید در نقشه کسب و کار بنویسید
بیزنس پلنهای استاندارد، بیشتر روی این نکته متمرکز هستند که به سرمایهگذاران نشان دهند چشمانداز شما چگونه به یک بازده بزرگ در برابر یک کسبوکار داخلی تبدیل میشود. در این مقاله ما بیشتر تمرکز خود را روی این نمونه از بیزنس پلنها قرار میدهیم.
۲- طرح کسبوکار یک صفحهای
طرح کسبوکار یک صفحهای اساساً یک خلاصه اجرایی یا بهعبارتدیگر یک نسخه TL;DR از بیزنس پلن شماست که در آن شما هرکدام از بخشهای اصلی طرح کسبوکار خود را به یک پاراگراف یا دو بخش تقسیم میکنید تا سرمایهگذاران یک نگاه اجمالی به نکات کلیدی و مهم داشته باشند.
اگر قبلاً با سرمایهگذاران صحبتهای اولیه را انجام دادهاید، طرح کسبوکار یک صفحهای بهترین نمونهای است که میتوانید از آن استفاده کنید. سرمایهگذاران بهشدت مشغول هستند. بنابراین اگر میخواهید علاقه سرمایهگذاران را برانگیزید و بعد از اولین تماس باز هم برای بحثهای بیشتر با آنها وقت بگیرید، بهتر است به سراغ طرح کسبوکار یک صفحهای بروید.
۳- طرح کسبوکار داخلی
همانطور که از اسمش برمیآید، طرح کسبوکار داخلی بیشتر حول دفتر کار میچرخد و عمدتاً بهعنوان یک ابزار مدیریتی برای کمک به صاحبان کسبوکار جهت تعیین و رسیدن به اهداف مورداستفاده قرار میگیرد.
طرحهای کسبوکار داخلی کمتر به مسائلی مانند نظارت بر تیم یا مشخص کردن مشکلی که میخواهید حل کنید میپردازند و بیشتر در مورد استراتژی کسبوکار هستند که شامل تعیین مواردی است که باید به آنها دست یافت، بودجهبندی و پیشبینی است. این نوع طرح کسبوکار بیشتر توسط شرکتهای فعال مورداستفاده قرار میگیرد تا استارتاپها.
اجزای کلیدی یک طرح کسبوکار
اگر میخواهید یک کارخانه ساخت نوشیدنی راهاندازی کنید یا فکر ایجاد یک کسبوکار ارزهای رمزنگاریشده را در ذهن میپرورانید، صرفنظر از صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، چندین عنصر رایج و معمول وجود دارد که باید در طرح کسبوکار خود ذکر کنید. این موارد در ادامه لیست شدهاند:
خلاصه اجرایی
تعریف شرکت
مشکل، راهحل و اندازه بازار
محصول (چگونه کار میکند)
مدل درآمدزایی
مدل عملیاتی
آنالیز رقابتی
تعریف مشتری
جذب مشتری
نحوه عرضه محصول
مدیریت تیم
جذب سرمایه
منابع مالی
۱- خلاصه اجرایی
خلاصه اجرایی درواقع یک مرور کلی از طرح کسبوکار شما بهصورت کلی است. در خلاصه کلی هدف این است که هر بخش کلیدی به یک یا دو جمله محدود شود تا نگاهی کلی از کسبوکار شما را به نمایش بگذارد و خواننده را برای محتوایی که در ادامه میآید آماده کند.
۲- تعریف شرکت
تعریف شرکت بهعنوان یک ایده بزرگ است که شرکت شما، کاری که انجام میدهید و اهمیت آن را توضیح میدهد. این بخش مسیری که شرکت شما در پیش دارد و دامنه کسبوکاری که در حال ساختش هستید را به خواننده میگوید.
۳- مشکل
هر محصول یا سرویس فوقالعاده با یک مشکل شفاف و خاص آغاز میشود که باید حل شود. مشتریان هدف شما با چه مشکل یا مشکلاتی مواجه هستند که محصول شما میتواند این مشکل را برای آنها حل کند؟
اگر شما مشکلی که بهخوبی حل میکنید را بیان نکنید، راهحل و بقیه نقشه شما به بیراهه میرود.
۴- راهحل
وقتیکه مشکل دردناکی که میخواهید حل کنید را توضیح دادید، نشان دهید که محصول یا سرویس شما چگونه بهصورت مستقیم میتواند این مشکل را حل کند.
۵- اندازه بازار
اندازه کلی بازار موردنظر شما چقدر است؟
آیا در حال رشد است؟ چقدر؟
آیا این بازار برای سرمایهگذاران بالقوه بهاندازهای بزرگ هست که آنها را به وجد بیاورد؟
آیا خروجی قابلتوجهی از شرکتهای مشابه در فضای شما وجود دارد؟
۶- محصول (چگونه کار میکند)
خلاصه از محصولات و سرویسهای شرکت خود، ویژگیهای کلیدی آنها با یک تأکید خاص رو اینکه چه چیزی محصول شما را از سایر محصولات موجود در بازار متمایز میکند را به خوانندگان ارائه دهید.
۷- مدل درآمدزایی
شرکت شما چگونه پول در میآورد؟
محصول یا سرویس خود را چگونه قیمتگذاری میکنید؟
قیمتگذاری شما در مقایسه با سایر محصولات مشابه در بازار چگونه است؟
پیشبینی درآمدی شما برای ۵ سال آینده چیست؟
۸- مدل عملیاتی
درحالیکه مدل درآمدزایی روشهای کسب پول را توضیح میدهد، در مدل عملیاتی باید روشهای شفافی که شما برای مدیریت هزینهها و بهرهوری جهت کسب این درآمد در ذهن دارید را توضیح دهید.
۹- آنالیز رقابتی
سایر شرکتهایی که در فضایی مشابه با شرکت شما کار میکنند را شناسایی کنید:
نقاط قوت این شرکتها کدامند و شما چگونه میخواهید در برابر نقاط قوت آنها بایستید؟
نقاط ضعف آنها کدام است و شما چگونه میتوانید این نقاط ضعف را به مزیتی برای شرکت خود تبدیل کنید؟
۱۰- تعریف مشتری
مشتریان خود را تعریف کنید تا به خوانندگان طرح خود بگویید چه کسانی قرار است محصول یا سرویس شما را خریداری کنند:
پرسناهای آنها چیست؟
دموگرافیک آنها چیست؟
چه چیزی آنها را وا میدارد که اقدام به خرید کنند؟
۱۱- جذب مشتری
برای جذب مشتری شما چه استراتژیهایی را اتخاذ خواهید کرد؟
از چه کانالهای جذبی استفاده میکنید؟ (فروش مستقیم، تبلیغات، سئو، شبکههای اجتماعی یا …)
پیشفرض هزینهای برای هر کانال چقدر است؟
۱۲- نحوه عرضه محصول
لیستی از دستاوردهایی که به خوانندگان میگوید شرکت شما در حال کار و فعالیت است را ارائه دهید:
فرآیند توسعه محصول به کجا رسیده است؟
آیا یک خط تولید را راهاندازی کردهاید یا شریک تولیدی دارید؟
آیا هر همکاری قابلتوجه را ایمن کردهاید؟
آیا هیچ پتنتی برای فناوری یا ایدههای پشت شرکت خود دارید؟
۱۳- مدیریت تیم
تیم خود را معرفی کنید و بگویید که شما برای واردکردن کسبوکار به زندگی روزمره مشتریان چگونه با هم کار میکنید. بیوگرافی هرکدام از اعضای تیم باید شامل موارد زیر باشد:
نام عضو تیم
عنوان و موقعیت شغلی آنها در شرکت
پسزمینههای حرفهای آنها
هر مهارت خاصی که آنها درنتیجه تجربه قبلی خود ایجاد کردهاند
چه چیزی باعث میشود که آنها منحصراً واجد شرایط برای موفقیت در شرکت شما باشند؟
۱۴- جذب سرمایه
برای رسیدن به اهداف خود به چقدر پول نیاز دارید؟
شرایط شما چیست؟ (بهعبارتدیگر، یعنی سرمایهگذاران در ازای سرمایهگذاری خود چه چیزی را دریافت میکنند)
شما چگونه از این سرمایه استفاده خواهید کرد؟
۱۵- منابع مالی
برای ایجاد کسبوکاری قابلاعتماد، فرضیههایی را که باید هدف قرار دهید تعیین کنید. فرضیههای معمول عبارتاند از:
قیمت فروش هر محصول
هزینه کالاهای فروختهشده
هزینههای جذب مشتری
هزینههای کارکنان
طول طرح کسبوکار باید چقدر باشد؟
بیشتر افراد وقتی در مورد یک طرح کسبوکار فکر میکنند، چیزی که به ذهنشان میآید یک مانیفست ۵۰ صفحهای است که نوشتن و خواندن آن دشوار است. البته این هم دلایل خاص خود را دارد. برای یک مدت طولانی، همین ایده بر فضای طرح کسبوکار حکمفرما بود. اما خوشبختانه اکنون برای نویسنده و خواننده دیگر چنین شرایطی مطرح نیست.
در یک نقطه مشخص، معلوم شد که تعداد سرمایهگذارانی که وقتشان را به خواندن گذرای این کاغذهای اختصاص میدهد تقریباً ۰ است. به همین دلیل امروزه طرحهای کسبوکار مدرن کوتاهتر هستند و صرفاً به جزء کوتاهی از پیشینیان خود تبدیل شدهاند.
طرح کسبوکار را در حدود ۱۵ صفحه نگهدارید
این مقدار باید فضای کافی برای نوشتن بخشهای موردنیاز از بیزنس پلن را در اختیار شما قرار دهد و همچنین فضایی برای استفاده از عناصر بصری جهت تقسیم کردن و قابلهضم کردن بیزنس پلن (از لحاظ زیباییشناختی) را ارائه کند.
اگر طرح کسبوکار به حدود ۲۰ صفحه رسید، میتوانید یک بازبینی مجدد از آن داشته باشید و اطلاعات و موارد غیرضروری را از آن حذف کنید.
چگونه طرح کسبوکار بنویسیم؟
آن روزهایی را به یاد بیاورید که در دانشگاه پشت میز کامیپوتر خود نشستهاید، یک سند جدید آفیس را باز میکنید و سعی دارید انگیزه و شجاعت لازم برای نوشتن پایاننامه خود را به دست آورید. بسیاری از مؤسسان استارتاپها و شرکتها، چنین حسی را در موقع نوشتن طرح کسبوکار خود تجربه میکنند ولی با این تفاوت که دلهره و ترس آنها بیشتر از کسی است که میخواهد پایاننامه بنویسد.
اما حقیقت این است که اگر دقیقاً بدانید میخواهید چه اطلاعاتی را در طرح خود ذکر کنید، نحوه پوشش این اطلاعات چگونه است و چگونه میخواهید همهچیز را بهصورتی درست به جریان بیاندازید، هیچ دلیلی برای ترس و دلهره وجود ندارد.
در ادامه ترفندهایی را برای سازماندهی بهتر و دادن اعتمادبهنفس به شما جهت پشت سر گذاشتن این مرحله ذکر کردهایم.
۱- در ابتدا تحقیق کنید
کسب اطلاعات در مورد بازاری که میخواهید در آن رقابت کنید، مخاطبان شما چه کسانی هستند و نحوه کسب درآمد اولین قدم در فرآیند برنامهریزی برای کسبوکار است.
جمعآوری اسناد و حقایق ضروری به شما در رد یا اثبات فرضیات خود در مورد مناسب بودن بازار هدف کمک میکند و همچنین کمک میکند که تفکرات اولیه خود را ارزیابی کرده و بفهمید که آیا لازم است از اول برنامهریزی را آغاز کنید یا خیر.
۲- یک طرح کلی بنویسید
ما قبلاً در مورد عناصری کلیدی که باید در بیزنس پلن ذکر شوند صحبت کردیم. بهجای اینکه این کار را بهصورت ناخودآگاه انجام دهید، یک طرح کلی و پایه از هر بخشی که میخواهید در بیزنس پلن خود ذکر کنید بنویسید.
این کار نهتنها باعث میشود که فقط روی جزئیات مرتبط با هر بخشی که میخواهید در مورد آن بنویسید تمرکز کنید، بلکه با تقسیم بخشهای بزرگ به بخشهای کوچکتر، فرآیند نوشتن طرح جامع کسبوکار را نیز سادهتر میکند.
۳- اهداف خود را سازماندهی کنید
تمامی اطلاعاتی که لازم است در طرح کسبوکار خود ذکر کنید را تقسیمبندی کنید. بهترین راه برای انجام این کار این است که در مورد این بخش فکر کنید و سؤالاتی که فکر میکنید ممکن است در ذهن خوانندگان شکل بگیرد را عنوان کنید.
برای مثال، در بخش جذب مشتری، برخی از سؤالات کلیدی که میخواهید به آنها اشاره کنید عبارتاند از:
چگونه به مشتریان هدف دست خواهید یافت؟
از چه استراتژیهای بازاریابی استفاده خواهید کرد؟
هزینه جذب مشتریان چقدر خواهد بود؟
هنگامیکه این کار را برای هر بخش انجام دادید، حالا یک نقطه شروع خوب در اختیار دارید و میتوانید به هرکدام از این سؤالات کلیدی پاسخ بگویید.
ابزارهای برنامهریزی کسبوکار
فرقی نمیکند که چه برای اولین بار باشد که این کار را انجام میدهید یا دهمین بار. ایجاد یک طرح از صفر کاری زمانبر و انرژی بر است. اما خوشبختانه ابزارهای نرمافزاری برنامهریزی بسیار خوبی بهصورت آنلاین وجود دارند که میتوانند تمامی فرآیند برنامهریزی برای کسبوکار را برای شما آسانتر کنند.
bizplan.com نام یکی از این ابزارهاست که با کمک آن میتوانید این فرآیند نوشتن طرح کسبوکار را به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید.
چه کسی و در چه زمانی باید طرح کسبوکار شما را ببیند؟
اگر به این مرحله رسیدهاید، یعنی درواقع توانستهاید کاری که برای بسیاری از استارتاپها امری غیرممکن است را انجام دهید: شما به یک سرمایهگذار احتمالی دست پیدا کردهاید و این سرمایهگذار به شما گفته که مشتاق است در مورد پروژه شما بیشتر بداند.
اگر خود را در موقعیتی دیدید که سرمایهگذار آماده است حرفهایتان را بشنود، این دقیقاً همان زمان مناسب برای ارائه طرح کسبوکار است.
سعی کنید در ابتدا کار را با ارائه یک نسخه نمایشی از طرح کسبوکار خود با نرمافزارهایی مانند پاورپوینت یا Keynote آغاز کنید و در آن پایهایترین عناصر برنامه خود را در قالب اسلایدهایی کوتاه و گرافیکی به سرمایهگذار نشان دهید. بسیاری از سرمایهگذاران این قالب از ارائه را ترجیح میدهند؛ زیرا از خواندن کل طرح کسبوکار سریعتر است.
البته باید طرح نهایی بیزنس پلن خود را نیز به همراه داشته باشید؛ زیرا که سرمایهگذاران ممکن است بعد از مشاهده ارائه کوتاه شما بخواهند که طرح نهایی و جامع را مطالعه کنند.
بایدها و نبایدها در نوشتن یک طرح کسبوکار
اگر برای اولین بار است که این کار را انجام میدهید، ممکن است از اینکه از شما خواسته شود کدام جزئیات را به یاد داشته باشید و از کدام موارد اجتناب کنید کمی سردرگم شوید.
برای اینکه این کار کمی برایتان آسانتر شود و به شما کمک کنیم که روی ریل درست باقی بمانید، ما یک لیست از برخی از بایدها و نبایدها را آماده کردهایم که باید موقع نوشتن طرح کسبوکار مدنظر داشته باشید.
بایدها در نوشتن طرح کسبوکار
قبل از اینکه نوشتن را آغاز کنید، یک تحقیق را انجام دهید تا شناختی کامل از بازار، رقبا و مخاطبان خود به دست آورید.
همانطور که بهپیش میروید، برای حفظ مرتبط بودن اطلاعات و اطمینان از بروز بودن آنها، طرح خود را بهروزرسانی کنید.
طرح خود را به زبانی شفاف و ساده بنوسید تا برای همگان بهآسانی قابلخواندن باشد. حال خواننده میخواهد یک سرمایهگذار باشد یا همسایه پیرتان.
در صورت لزوم منابع را ذکر کنید.
یک روایت جذاب در مورد مشکل مشتریان خود و اینکه چرا محصول یا سرویس شما بهترین راهحل برای این مشکل است را شرح دهید.
توضیح دهید که چگونه به این فرضیات مالی رسیدهاید.
طرح کسبوکار خود را مختصر، گیرا و قانعکننده بنویسید.
با استفاده از زبان اولشخص، طرح کسبوکارتان را شخصیسازی کنید. (بهگونهای بنوسید که انگار اعضای تیمتان در حال توضیح دادن کار شرکت به شخص هستند.)
نبایدها در نوشتن طرح کسبوکار
فرض نکنید که خواننده از قبل با صنعت شما آشنایی دارد.
طرح خود را پر از اصطلاحات خاص صنعتی نکنید.
سعی کنید طرح کسبوکار از ۲۰ صفحه تجاوز نکند (حتیالامکان در حدود ۱۵ صفحه باشد).
متنهای خیلی طولانی ننویسید.
اطلاعات مختلف را در طول طرح خود تکرار کنید.
در نوشتن طرح، خودتان را بهعنوان «شرکت» صدا نزنید و از زبان سوم شخص استفاده نکنید. این روش کمی قدیمی شده است.
ادعا نکنید که هیچ رقیبی ندارید. زیرا سرمایهگذاران آن را نخواهند خرید و البته اهمیتی هم ندارد که راهحل شما چقدر منحصربهفرد است. زیرا دیر یا زود کسی بهصورت مستقیم با غیرمستقیم با شما رقابت خواهد کرد.
اصلاح اشتباهات دستوری و ساختاربندیها را فراموش نکنید.
برنامه ریزی کنید
در این پست جامع سعی کردیم انبوهی از اطلاعات در مورد طرح کسبوکار یا بیزنس پلن را با شما به اشتراک بگذاریم. اکنون باید بهخوبی بدانید که یک طرح کسبوکار چیست، چه مواردی در آن وجود دارد و چگونه از آن نهایت بهره را ببرید.
نکته کلیدی در اینجا آن است که آرامش خود را حفظ کنید و عجله نکنید. برنامهریزی برای کسبوکار چیزی نیست که هروقت خواستید به سراغ آن بیایید و یک محصول کامل را تحویل بگیرید.
مؤسسان میتوانند با پشت سر گذاشتن چرخههای متعدد، بر اساس کشفیات خود در طی تحقیقاتی که انجام دادهاند استراتژیهای خود را بازتعریف کرده و به این نکته فکر کنند که چگونه دیدگاه و ارزش خود را به عالیترین مرتبه برسانند و داستان کلی خود را اصلاح کنند. چنین چیزی ماهیت یک طرح کسبوکار همواره درحالتوسعه است.
اگر میخواهید طرح کسبوکار خود را بنویسید، به یاد داشته باشید که در این مسیر شما تنها نیستید. اطلاعاتی که در این پست ذکر شده است، قطعا به شما کمک خواهد کرد تا بهترین نتیجه ممکن را به دست آورید و تمام موانع را پشت سر بگذارید.