برای برندسازی شخصی از علم کمک بگیرید
مغز افراد بهگونهای طراحی شده است تا اطلاعات بصری را بیش از هر نوع دیگری، درک کند. درواقع ۳۰% پوسته مغزی ما به یاختههای عصبیای اختصاص یافته است که اطلاعات تصویری را پردازش میکنند. ۸% از این رشتههای عصبی به پردازش اطلاعاتی میپردازند که از حس لامسه دریافت میشود و تنها ۳% از آنها عهدهدار درک نشانههای شنیداری هستند.
مغز برای پردازش هر چه میبینید از منابعی استفاده میکند که شما قادر نیستید آنها را آگاهانه کنترل یا محدود کنید. در روند این پردازش مهم نیست شما ازآنچه میبینید لذت میبرید یا تنها یک تصویر معمولی است که نگاهی گذرا به آن انداختهاید. مغز شما دائماً در حال فعالیت و پردازش است تا منطق پیامهای تصویری را درک و آنها را معنی کند. پسازاین مرحله، لوب پیشانی وارد عمل میشود. حالا نوبت به عملکردهای مغزی مهمتری رسیده است و مغز شما درباره هر چه دیدهاید، نظر خاص خودش را صادر میکند یا به عبارتی هرچه دیده است را قضاوت میکند.
اگر همین قوانین عصبشناسی را به دنیای کسبوکار اعمال کنید، متوجه خواهید شد که مشتریان موجود و بالقوه شما هم ظاهر برند شخصیتان را همواره قضاوت میکنند. هویت شما در بهترین حالت ممکن باید ۳ مورد اساسی را به نتیجه برساند: پیام شما را بهدرستی نمایش دهد، کیفیت را منتقل کند و مصرفکنندگان را وادار سازد آنگونه که شما مایل هستید عمل کنند.
از کجا شروع کنید؟
مایلید دیگران در مواجهه با برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ شما چه عکسالعملی نشان دهند؟ میخواهید شما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنند؟ شما را به خاطر خدمات ویژهای که ارائه میکنید یا قدرت سخنوریتان استخدام کنند؟ به عضویت سرویس خبری ایمیلیتان درآیند؟ فایل معرفی شخصی و خدماتتان را دانلود کنند؟
البته همه این موارد ممکن است از اهداف شما باشد اما همیشه یک مورد و یک هدف وجود دارد که نسبت به سایر موارد از اهمیت بیشتری برخوردار است. ابتدا اولویت خود را در بازده و حاصل خدماتتان تعیین کنید و اجازه دهید این هدف شما را از ابتدای روند ایجاد و طراحی هویت برند در تمام مراحل و تصمیمگیریها راهنمایی کند.
نشانههای بصری چگونه به متن تبدیل میشوند؟
قدم بعدی انتخاب رنگ و فونت مناسب است. این عناصر باید تأثیر صحیحی از برند شما را داشته باشند و باعث تقویت حرکت دلخواه شما شوند. برای این کار لازم نیست همهچیز را از پایه شروع کنید و به چرخه رنگها بازگردید. همه ما بهخوبی میدانیم چه رنگهایی را دوست داریم و همانها را انتخاب میکنیم. اگر با مقدمات روانشناسی رنگها آشنا نیستید، ابتدا کمی درباره آنها در اینترنت تحقیق کنید تا به اطلاعات اولیه درباره آنها دستیابید. در این تحقیقات احتمالاً درمییابید آژانسهای بازاریابی متعددی تابهحال دراینباره تحقیق کردهاند و زمان و سرمایه زیادی را در این راه صرف کردهاند تا متوجه شوند که چه رنگهایی باعث برانگیختن چه احساساتی در افراد میشود.
سعی کنید همه قسمتهای متن مثل تیتر و پاراگرافها را تنها با یک فونت بنویسید و از بههمریختگی جلوگیری کنید. اغلب افراد از فونتهای سن سریف – بدون خط انتهای کاراکترها – مانند League Spartan یا Open Sans برای تیتر استفاده میکنند. از طرفی فونتهای سریف برای متنها و پاراگرافهای طولانی مناسبتر هستند. این فونتها معمولاً پس از تیتر برای سایر اجزای متن از بهترین انتخابها هستند و مخاطب هم آنها را راحتتر میخواند.
رنگها و فونتها چه تأثیری دارند؟
رنگها و فونتهایی که شما انتخاب میکنید، باید تأثیرگذار باشند و تنها به یک نشانه ثابت بصری محدود نشوند. از روانشناسی رنگ ها ، فونت و تصویر استفاده کنید تا کاربران به واکنش وادار شوند. باید آنها را در موقعیتهای پویا و دینامیک هم به کار ببرید تا میزان تأثیرگذاریشان مشخص شود. در ادامه مثالی از دو دکمه Subscribe را مشاهده میکنید. هر دو دکمه روی یک صفحه فرود قرارگرفتهاند اما از دو طیف مختلف رنگ قرمز طراحیشدهاند. نرخ تبدیل در دکمه ای که پر رنگ تر بیشتر است.
در تصویر بعدی شاهد همان دکمهها هستیم که این بار با فونتهای مختلف اما رنگ یکسانی طراحیشدهاند. دکمه ای که از فونت سریف دارد، نرخ تبدیل بیشتری دارد.
اگر می خواهید از دید مخاطب شما فردی سر سخت به نظر برسید برای تیترهای انگلیسی از حالت Bold و تماما بزرگ استفاده کنید. اگر مایلید مردم شما را بهعنوان یک مجری و سخنگوی نهچندان جدی در نظر بگیرند، از رنگهای زرد و نارنجی در طراحی برندتان استفاده کنید چراکه این رنگها نشاندهنده حس شوخطبعی و ارتباطات زنده هستند. در آخر اگر میخواهید شما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنند، باید خوشبرخورد و دوستداشتنی باشید. تا جایی که می توانید از فونتهایی با لبههای تیز دوری کنید چراکه مخاطب را از شما دور میکنند.
چگونه میتوان تصویری کاملاً منسجم ارائه کرد؟
شما میتوانید به کمک رنگهایی که انتخاب کردهاید و فونتهایی که امضای شخصیتان شدهاند، ظاهری کاملاً منسجم را در وب سایت خودبه نمایش بگذارید. حضور آنلاین برای برند شما می تواند شامل وبسایت ، ساخت شبکههای اجتماعی، بنرها، محتواهایی که تولید میکنید و هرگونه تبلیغات دیجیتالی دیگری باشد. شما باید این موارد را در ظاهر آفلاین برند شخصیتان هم حفظ کرده و آن را دائماً در تبلیغات و کمپینهای چاپیتان هم استفاده کنید. فضای داخلی دفتر کار هم ازنظر تبلیغاتی از موقعیتهایی است که نباید از آن غافل شوید.
ظاهر شخص شما مهمترین عنصر تأثیرگذار ظاهری در برند شخصیتان است. افراد بهصورت کاملاً حسی و ناخودآگاه درباره چگونگی ارائه تصویر خودشان، تصمیمگیری میکنند، اما لازم است این را هم بدانید که میتوانید بازخورد دیگران را نسبت بهظاهر برند شخصی خودتان محک بزنید. برای این کار کافی است نسخههای ویرایش شده مختلفی را از یکی از تصاویر خودتان آماده کرده و آنها را روی صفحه شخصی لینکداینتان بارگذاری کنید. سپس تعداد بازدیدها، درخواستهای دوستی و دنبال کنندگانتان را در هر حالت کنترل کنید تا به تفاوت نتیجه هرکدام از این تصاویر دستیابید.
روش مخصوصی که برای معرفی و ارائه برند شخصیتان به کار میبرید، در تأثیرگذاری این برند مهم است. این روش ممکن است به توسعه برندتان کمک کند یا بالعکس شما را از پیشرفت بازدارد. از طرفی طراحی و ایجاد هویت و برند شخصی صحیح و تأثیرگذار شما را یاری میکند به اهدافتان دستیابید.