۵ چیزی که باید در نقشه کسب و کار بنویسید
نوشتن نقشه کسب و کار از آن قبیل کارهایی است که مانند ریاضی سخت به نظر میرسد اما در واقعیت آنقدر هم دشوار نیست. با دنبال کردن چند قدم اساسی میتوان business plan موفق نوشت. همیشه میتوانید به روند ایجاد این نقشه شاخ و برگ دهید اما نباید مراحل اصلی آن را از قلم بیندازید.
نقشه کسبوکار باید واضح، واقعبینانه و جذاب باشد.
منظور ما از جذابیت الزاماً زیبایی نیست بلکه نقشهٔ کسبوکاری که مینویسید باید جالبتوجه باشد و بتواند نظر مخاطب را درزمینهٔ فعالیت شما جلب کند. این نقشه باید برای سرمایهگذاری که قصد دارید تحت تأثیر قرار دهید، جذاب باشد.
در تمام مراحل تهیهٔ نقشه کسبوکار از خودتان بپرسید آیا این ۳ عامل مهم در نقشه دیده میشود؟ بپرسید آیا این نقشه بهاندازهٔ کافی واضح است و میتواند نظر مخاطب را جلب کند؟ نقشه شما باید آنقدر گویا باشد که مخاطب آن را بهراحتی بخواند و درک کند و تنها با چند سؤال اندک مواجه شود. البته ممکن است که سؤالات زیاد و جالبی هم برای مخاطبتان به وجود بیاید. منظور از واضح بودن نقشه کسبوکار دقیقاً این است که مخاطب شما با خواندنش متوجه موضوع شود و به توضیح تکمیلی نیاز نداشته باشد. هرقدر تلاش کنید واضح و ساده بنویسید، بهتر است. از درج جزییات پیچیده و جملات مبهم خودداری کنید.
با دیدگاهی بیطرفانه بنویسید و از نظرات افراد دیگر هم استفاده کنید تا همه جوانب امر در نظر گرفته شود. ۵ مورد اساسی که در ادامه به آنها میپردازیم، به شما در ایجاد و حفظ ساختار مناسب در تهیه نقشه کسبوکار کمک میکند.
این ۵ مورد مهمترین مواردی هستند که هر سرمایهگذاری در نقشهٔ کسبوکار شما جستجو میکند. ایدهٔ اصلی شما چیست و بازار هدفتان کجاست. شما چه پیشینهای دارید و میخواهید چه محصولی بفروشید. چه برنامهای برای انجام کارهایتان در نظر دارید و در آخر دادوستد مالی بین چه کسانی انجام میپذیرد.
۱. مرور کلی
این نکته را به دلیل اهمیتش در ابتدای موارد آوردیم اما درواقع کاربرد آن در انتهای نقشه کسب و کار است. وقتی جزییات نقشه کسبوکارتان تمام شد باید مروری کلی بر آن بنویسید؛ اما پیش از آن به نکات زیر توجه کنید:
خلاصه
خلاصهای از نکات اصلی هر بخش و مبحث بنویسید که در آن مستقیماً به مهمترین موارد اشارهشده است. اغلب افراد مایلاند که خلاصه را سندی مجزا دریافت و مطالعه کنند. این خلاصه باید بهگونهای تنظیم شود که مخاطب شما قادر باشد حتی بدون مراجعه به بیزینس پلن اصلی از آن سر درآورد و تمام نکات پایه واصلی نقشه و پروژهتان را متوجه شود.
مرور کلی کسبوکار
این خلاصه جامع باید توصیف واضحی از کسبوکارتان باشد. نحوه انجام فعالیتها و جزییات کلیدی را در آن وارد کنید. نوع، نحوه شکلگیری و تاریخچه فعالیت کسبوکارتان باید در این خلاصه درج شود. ساختار قانونی، موقعیت مکانی دفتر مرکزی و سایر شعب و همچنین شیوه خدمترسانی (آنلاین، خدمات ایمیلی، خدمات حضوری یا ترکیبی از هرکدام) کسبوکارتان باید در خلاصه جامعی که تهیه میکنید، نوشته شود.
وقتی خلاصه را تهیه کردید از خودتان بپرسید آیا بهاندازه کافی واضح، واقعبینانه و جذاب است یا خیر. آیا این خلاصه بهقدری واضح است که بتواند بهعنوان سندی مجزا از نقشه کسبوکارتان عمل کند؟ آیا محتوای آن بهقدر کافی برای مخاطب جذاب است؟ آیا درباره اساس سازمانتان کاملاً واقعبینانه اظهارنظر کردهاید؟ هرگز در نقشه کسبوکارتان اطلاعات دروغ وارد نکنید. این کار نتیجه بسیار بدی در پی خواهد داشت.
۲. تحلیل
هر کس نقشه کسبوکار شما را بخواند مایل است بداند چه تحقیقاتی برای توجیه روند تهیه این نقشه انجام دادهاید. بهتر است با توجه به نوع کسبوکارتان از تحقیقات و بررسیهای مرتبط استفاده کنید. مهمترین موضوعها برای تحلیل و آنالیز مرتبط را در ادامه مشاهده میکنید:
تحلیل بازار
تصویر و نمای کلی بازار فعالیتتان را به کمک حقایق، اطلاعات تکمیلی و تحلیل جامع و صحیح ترسیم کنید. تحلیل شما از بازار نباید غیرعلمی، تجربی و شخصی باشد. به خاطر داشته باشید که حتماً بازار هدفتان را مشخص کنید و بگویید که میخواهید چه مشکلی را حل کنید. قطعاً جایی هست که دیگر سازمانها قصور میکنند و کاستی دارند و شما تصمیم دارید این مشکل را با ارائه خدماتتان مرتفع کنید. حتماً به این مورد اشاره کنید.
تحلیل شما از بازار باید دیدگاه و مسیر را آشکار نشان دهد و زمینه هدف و موفقیت کسبوکارتان را شامل شود.
تحلیل رقابتی
چه شرکتهایی در حال حاضر به انجام این فعالیتها مشغول هستند؟ آیا میخواهید آنها را شکست دهید؟ مرور مناسبی بر نقاط ضعف مستقیم و غیرمستقیم رقبایتان بنویسید و در آخر به نقاط قوتشان هم اشارهکنید. شما یا قصد دارید بهتر از آنها فعالیت کنید یا به انجام اموری بپردازید که هیچ کسبوکاری در آن فعال نیست. درهرحال واقعبینانه تحلیل کنید.
حتماً به نوع فعالیت و موقعیت جغرافیایی هم توجه کنید. البته دنیای امروز برخلاف گذشته به نزدیک بودن رقبا و مشتریان وابسته نیست و تقریباً فرقی ندارد رقبای شما کجا هستند. این مورد برای اطلاعات و تحلیل بیشتر به کارتان میآید اما هرگز نمیتوان حدس زد کدام رقیب از کدام موقعیت مکانی قرار است در آینده بزرگترین رقیب شما شود.
۳. چه کسی و چگونه
این مورد را باید کاملاً مستقیم و بیابهام بنویسید. مخاطب و سرمایهگذاری که میخواهید نظرش را جلب کنید، باید بداند چه کسی در این شرکت مسئول است و چهکاری انجام میدهد. در این مرحله به معرفی این افراد بپردازید:
گروه مدیریت
مهم است که نام افراد مسئول را ذکر کنید حتی اگر گروه مدیریتی وجود نداشته باشد و تنها شما زمام دار امور باشید. باید در این مرحله بگویید که چه کسی عهدهدار مسئولیت کسبوکار، مالی و مدیریتی است و چه مشخصات و پیشینهای در این فعالیتها دارد؟
خدمات و محصولات
در این مرحله میتوانید با جزییات تمام به معرفی کالاها و خدماتتان بپردازید یا تنها به فهرستی از موارد اصلی اکتفا کنید. به نقاط قوت و فرصتهایی که در دسترس دارید اشارهکنید.
دوباره به آن سه سؤال کلیدی بازگردید و واقعبین باشید. شما روزانه چه خدمات و کالاهایی ارائه میکنید؟ کدام خدمات و کالاهای شما در دسترس عموم قرار میگیرد؟ کدام کالاهای شما بیشتر موردتقاضا قرار میگیرند و کدامیک از آنها کمتر به فروش میرسند؟ این موارد را از هم کاملاً جدا کنید و اولویت را به کالاهای اصلی اختصاص دهید که بیشتر با آنها کار میکنید یا قصد دارید بیشتر به آنها بپردازید. دیگر محصولات و خدماتتان را هم بهصورت خلاصه بعدازاین محصولات اصلی قید کنید.
اگر این قسمت بهخوبی نوشته شود میتواند مخاطب، سرمایهگذار احتمالی و اساساً هر شخصی که نقشه کسبوکارتان را میخواند، هیجانزده کند. شما در این قسمت میگویید که کسبوکارتان چه فعالیتی میکند و چه کسی مسئول آن است. از هر کلمه مناسبی که میتوانید استفاده کنید تا بهخوبی غرور و اشتیاقتان را نشان دهید.
۴. برنامهریزی
نقشه کسبوکار شما به برنامهریزی نیاز دارد. شما چگونه میخواهید به اهدافتان دستیابید و موفق شوید؟ مسلماً به برنامهریزی نیازمندید.
فروش و بازاریابی
هر کسبوکاری به معیار و استاندارد نیاز دارد. این معیار میتواند در کسبوکار شما مواردی مانند قیمت کالا، چگونگی معرفی و عرضه به بازار و نحوهٔ مدیریت تراکنشها باشد. بازاریابی همان اهرمی است که چرخه فروش را به کار میاندازد و نقشه کسبوکار شما باید استراتژی واضحی برای بازاریابی، تبلیغات و افزایش فروش داشته باشد.
عملیات
نحوهٔ فعالیت و عملکرد کسبوکار شما چگونه است؟ مقدمات و فرضیاتش چیست؟ چه کسی در این کسبوکار فعالیت میکند و مسئول چیست؟ پاسخ همهٔ این سؤالها باید در نقشه عملیات شما قید شود و هیچ نقطهٔ مبهم و تاریکی نداشته باشد. همیشه مواردی هستند که ممکن است در صورت بهبود به سوددهی برسند. به این موارد و احتمالات هم بپردازید.
۵. سرمایه
و در آخر، سرمایه. سرمایه و داراییتان را در نقشه کسبوکار وارد کنید. باید خلاصهٔ واضحی از وضعیت مالی کنونی و اولویتهای توسعه مالی کسبوکارتان تهیه کنید و دقیقاً بگویید که سرمایهگذاری دیگران چگونه میتواند به بهبود این فعالیتها کمک کند.
برنامهریزی مالی
از دیگران هم در این مرحله کمک بگیرید و خاطرتان باشد این موارد را حتماً درج کنید:
- هزینهٔ کلی برپایی این استارتاپ
- چقدر سرمایه برای ادامهٔ فعالیتتان نیاز دارید؟
- در خلال ۲ یا ۵ سال آینده به چقدر سرمایه نیاز دارید؟
- چه برنامهای برای صرف این سرمایه دارد؟
- دلایل احتمالی برای جذب سرمایهٔ بیشتر
- هزینههای جاری مانند حقوق کارمندان و حق بیمه
پیشبینیها
در این مرحله باید به تهیهٔ گزارش از درآمد کسبوکار و ترازنامهٔ مالی بپردازید. برای تنظیم ترازنامه مالی میتوانید از تراز امسال و سال گذشته استفاده کنید البته برخی معتقدند تراز مالی دقیق را باید از گزارش سهساله استخراج کرد.
در این مرحله میتوانید خودتان به تهیهٔ گزارش مالی بپردازید یا این مسئولیت را بر عهده کسی بگذارید که در این زمینه خبره است. اگر میخواهید در کسبوکار و کارآفرینی موفق شوید، باید مهارتهای مختلفی بیاموزید و گاهی هم ممکن است در این روند مرتکب اشتباهات غیر عمد شوید. موارد مالی همیشه از حساسترین وجهههای شرکتها هستند و پیشنهاد میکنیم در این مورد ریسک نکرده و تهیه و تنظیم گزارش درآمد و ترازنامهٔ مالی را بر عهده کارشناس آن بسپارید.
تبریک میگوییم. شما از عهدهٔ دشوارترین قسمت این کار درآمدید و نقشهٔ کسبوکارتان را نوشتید.
قبل از هر چیز این نقشه را بردارید و خودتان چند بار آن را بخوانید و مرور کنید. دربارهٔ این نقشه از خودتان سؤالهای چالشی بپرسید و زیروبم نقشه را از برشوید. پیشنهاد میکنیم فردی باتجربه را درزمینهٔ کسبوکار و کارآفرینی پیدا کنید و نقشهتان را به او بسپارید تا آن را بخواند و نظر بیطرفانهاش را به شما بگوید سپس دربارهٔ این نقشه کسبوکار با هم مصاحبه کنید. درواقع فرقی نمیکند که این شخص تابهحال کسبوکاری راه انداخته، سرمایهگذاری کرده یا مشاور باشد. مهم این است که او میتواند موشکافانه و دقیق به بررسی نقشه کسبوکارتان بپردازد و نقاط ضعف و قوتتان را بگوید.