راهنمای مطالعه
۴۰ درصد از جمعیت جهان و ۶۹ درصد از مردم ۱۸ تا ۲۹ ساله آمریکا کاربران فعال در شبکههای اجتماعی هستند. شبکههای اجتماعی در نحوه برقراری ارتباط، توجه و یادگیری شرکتها از مشتریانشان انقلاب ایجاد کرده است؛ البته تبلیغات تلویزیونی هم در اوایل قرن بیستم چنین تغییری را به وجود آورد و از این جهت میتوان هر دو را مشابه دانست.
استراتژی بازاریابی شامل تشخیص بازار هدف، تعیین اقدامات لازم برای ارتباط با این بازار و همچنین تجزیهوتحلیل و ایجاد تغییرات بهینه بهطور دائمی میشود. از طرف دیگر، استراتژی شبکههای اجتماعی باید کاربران هدف را درگیر و مشتریان را جذب کند و بدین ترتیب به ایجاد وفاداری به برند بینجامد. مشتریان درگیر و برانگیخته میتوانند ۲۳ درصد سود بیشتر به شرکت برسانند. البته مشتریان وبسایتهای به اشتراکگذاری ویدیو میتوانند تجربه داشتن محصول را بهطور شبیهسازیشده درک کنند و احتمال خرید کردنشان هم بیشتر است. در ادامه میخواهیم ۴ بخش مهم در استراتژی شبکههای اجتماعی را توضیح دهیم که مخصوصاً کارآفرینها باید بدانند.
۱ – قدرت وبلاگ نویسی و بازاریابی محتوا
با توجه به یافتههای مکتوب در کتاب M:Marketing حدود ۷۸ درصد از مشتریان ترجیح میدهند شرکتها را به کمک مقالههایشان و نه تبلیغاتشان بشناسند. بازاریابی محتوا در مقایسه با سایر ابزارهای شبکههای اجتماعی میتواند ۶ برابر بیشتر نرخ تبدیل را افزایش دهد و ۷٫۸ برابر هم ترافیک ورودی را بهبود ببخشد. افراد بالغ آمریکایی در سال ۲۰۱۸ میلادی روزانه بهطور میانگین حدوداً ۳ ساعت و ۳۵ دقیقه از وقت خود را با گوشیهایشان صرف کردهاند و بخش عمده این مدت زمان هم به بازاریابی محتوا مربوط بوده است. برای مثال، مشتریان ۱۱ درصد از وقت خود را به فعالیتهای مالی و بهرهوری شخصی اختصاص دادهاند. مشتریان معمولاً به بازاریابی محتوا درباره مدیریت مالی شخصی تمایل دارند. آنها واقعاً ترجیح میدهند چنین محتوایی را مطالعه یا تماشا کنند.
مقاله مرتبط: چگونه از بازاریابی محتوا برای افزایش آگاهی، اعتماد و فروش استفاده کنیم؟
اگر محصولات پزشکی میفروشید، باید محتوا و مقالههایی با محوریت مشکلاتی منتشر کنید که محصولات شما میتواند آنها را مرتفع سازد. اگر لوازم آرایش میفروشید، محتوای شما باید شامل مقالهها و ویدیوهای آموزش آرایش و مراقبت پوستی شود. اگر صاحب رستوران هستید، درباره ترندها در دنیای خوراکیها محتوا تولید کنید یا از رژیمهای غذایی چاقی و لاغری بنویسید.
برای راهاندازی کمپینهای محتوا ابتدا باید متوجه شوید که مخاطب هدف شما به چه چیزهایی اهمیت میدهد و سپس شروع به نوشتن مقاله کنید. کارشناسهای محلی ممکن است از نوشتن چنین مقالههایی واقعاً خوشحال شوند؛ زیرا این روش یک راهکار تبلیغاتی رایگان در پلتفرمهای اجتماعی است. همچنین بازاریابی محتوایی که مبتنی بر دلایل خیرخواهانه یا سیاسی شکلگرفته است، میتواند بسیار تأثیرگذار باشد؛ زیرا ۷۳ درصد از همه مشتریان تمایل دارند از شرکتهایی خرید کنند که به اصول اخلاقی پایبند هستند.
۲ – نظرات کاربران را بخوانید و به انتقادها پاسخ دهید
حدوداً ۸۴ درصد از مشتریان به نظرات آنلاین اعتماد دارند و بر اساس آنها خرید میکنند. از مشتریان خود بخواهید بازخوردشان را نسبت به شرکت شما به صورت آنلاین درج کنند. شما همواره میتوانید وبسایتهایی مانند گوگل را برای بررسی نظرات دیگران مرور کنید یا از اپلیکیشنهای مدیریت اعتبار حرفهای برای دنبال کردن بررسیها و نظرات آنلاین کاربران بهره بگیرید. به سرعت به نظرات کاربران در شبکههای اجتماعی پاسخ دهید. با توجه به یافتههای کتاب M:Marketing ۵۳ درصد از مشتریان در همه وبسایتها و ۷۲ درصد از مشتریان در پلتفرم توییتر انتظار دارند ظرف مدت یک ساعت پاسخ شما را دریافت کنند. حالا شبکههای اجتماعی به اولین جایگاهی تبدیلشده است که مشتریان انتظار دارند در آن پاسخ نارضایتی و انتقاد خود را از شما دریافت کنند. بدترین پاسخی که میتوانید بدهید، بیپاسخ گذاشتن انتقادها یا مثلاً انتشار پاسخ پیشفرض است. یکی از کارمندان شرکت شما باید شخصاً پاسخ مشتریان را بدهد تا مشتریان احساس کنند یک شخص حقیقی پاسخگو شده است.
۳ – فیسبوک و اینستاگرام همهچیز نیستند
باید از کانالهای مختلف شبکههای اجتماعی با توجه به بازار هدف مخصوص خودتان استفاده کنید. ۶۸ درصد از شهروندان آمریکایی از فیسبوک استفاده میکنند؛ اما این آمار ممکن است در کشور ما متفاوت باشد. بهطورکلی میتوان گفت کاربران بسیار کمتر از گذشته از فیسبوک استفاده میکنند و این روزها دیگر حضور انحصاری در این پلتفرم چندان حرفهای به نظر نمیرسد. اگر وبسایت خوبی دارید، شاید دیگر لازم نباشد در فیسبوک فعالیت کنید.
در کتاب M:Marketing هم گفتهشده که هزینه میانگین هر کلیک در فیسبوک ۱٫۷۲ دلار و نرخ تبدیل آن هم تقریباً ۰٫۷۷ درصد است. بدین ترتیب برای جذب هر مشتری از کانال فیسبوک باید حدوداً ۲۲۳ دلار بپردازید و البته هزینههای تبلیغات را هم در نظر بگیرید. بدین ترتیب ممکن است نتیجهاش که انتظارش را داشتهاید، کسب نکنید.
۲۶۰ میلیون نفر کاربر ماهانه (۴۰ درصد روزانه) از شبکه اجتماعی لینکدین استفاده میکنند. از این پلتفرم برای بازاریابی محتوای B2B بهره بگیرید. کاربران لینکدین در مقایسه با سایر وبسایتها مقالههایی را میپسندند که تعداد کلمههای بیشتری دارد. بیشترین مقالههای خواندهشده در لینکدین مقالههایی شامل بیش از ۱۹۰۰ کلمه بوده است. لینکدین همچنین نرخ تبدیل بیشتری در مقایسه با سایر شبکههای اجتماعی دارد. نرخ تبدیل فیسبوک ۰٫۷۷، توییتر ۰٫۶۹ و لینکدین حدوداً ۲٫۷۴ درصد گزارششده است.
مقاله مرتبط: ١٠ راز درباره بازاریابی بهتر در اینستاگرام
از وقتی گوگل یوتیوب را خرید، این پلتفرم ویدیویی در اغلب نتایج جستارها دیده میشود. ۷۳ درصد از کاربران آمریکایی از این شبکه ویدیویی استفاده میکنند و آمار استفاده از آن از هر پلتفرم رسانهای دیگری بیشتر بوده است. با استفاده از ویدیو بهتر میتوانید هیجان و احساسات کاربران را برانگیخته کنید. حتی شرکتهای بسیار حرفهای مانند Clevelnad Clinic هم از یوتیوب برای نمایش نوآوریهای خود استفاده میکنند.
اینستاگرام هم وضعیت مشابهی دارد و مخصوصاً برای افزایش میزان آگاهی کاربران از برند مناسب است. در اینستاگرام میتوانید میلیونها کاربر جذب کنید. این پلتفرم هم بیش از هر چیز مبتنی بر تصویر و ویدیو است و به کمک انتشار فایلهای رسانهای در آن قادر خواهید بود درگیری مشتریان را افزایش دهید.
وبسایتهای اجتماعی پینترست و توییتر مخاطبان کمتری نسبت به یوتیوب و اینستاگرام دارند. پینترست مکان مناسبی برای به نمایش گذاشتن محصولات دکوراتیو منزل و تصاویر سفر است و میتواند در این بازارهای به خصوص مفید باشد. توییتر هم مکان مناسبی برای پاسخ دادن به مشتریان است و در آن میتوانید به سرعت پاسخگو باشید.
وبلاگنویسهای جانبی را باید تلفیقی از بازاریابی محتوا و بررسیهای آنلاین دانست. آنها محصولات را دریافت میکنند و درباره آنها مینویسند یا ویدیو به اشتراک میگذارند. این وبلاگنویسها با مخاطبان شما مرتبطتر هستند و همچنین واقعیتر و قابلاعتمادتر هم به نظر میرسند.
۴ – از دادهها بیاموزید؛ تحلیل کنید و سازگار شوید
مفیدترین نکته در استفاده از شبکههای اجتماعی درواقع در دسترس بودن دادهها است. شما میتوانید از معیارهای شبکههای اجتماعی برای سنجش برخوردها و رفتارها، ترجیحات و ترندها استفاده کنید. این معیارهای موجود شامل تعداد مرور محتوا، تعداد بازدیدهای هر صفحه، نرخ پرش، مسیر کلیکها، نرخ تبدیل و تجزیهوتحلیل کلیدواژهها میشود. بستههای نرمافزاری متعددی در دسترس وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید هرکدام از این معیارها را بسنجید. همهچیز را به بهینهسازی کلیدواژهها مرتبط ندانید و بیشازاندازه به این بخش بها ندهید. گوگل بهطور دائم الگوریتمهای جستجوی خود را دستخوش تغییر میکند تا وبسایتها هرگز نتوانند این غول جستجو را فریب دهند.
بهطور استراتژیک از شبکههای اجتماعی استفاده کنید. حتماً باید بازار هدف خود را شناسایی و تعیین کنید. از ابزارها برای برقرار ارتباطی با درگیر ساختن، آگاهی بخشی و نشان دادن توجه خود به مخاطبان بهره بگیرید. بازاریابی محتوا و پاسخدهی به نظرات آنلاین مخاطبان مهمترین ابزارهای شبکههای اجتماعی به شمار میروند. از معیارهای در دسترستان بهره بگیرید و با تجزیهوتحلیل آنها همواره اقدامات خود را اصلاح کنید.